مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون
مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون

لباس در روایات


نویسنده : استاد حسین انصاریان

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

لباس در روایات

اسلام عزیز ، بر وفق مصلحت جامعه اسلامى ، لباس زربفت ، حریر ، ابریشم و لباسى که از پوست حیوان مرده مى‏سازند و لباسى که از پوست حیوانات حرام گوشت به دست مى‏آید و انواع این‏گونه البسه‏ها را حرام اعلام کرده و پوشیدن این نوع لباس‏ها را درخور شأن انسان نمى‏داند انسان با خصوصیاتى که دارد ، والاتر و آقاتر از آن است که به لباس حریر ، یا ابریشم ، یا طلاباف روى آورده و خود را با آن‏ها بیاراید ؛ وجود انسان عزیزتر از آن است که در لباسى که از پوست حیوان مرده یا حرام گوشت به دست مى‏آید پوشیده شود .
انسان ، منبع کرامت و محل شرافت و مرکز فضایل و آیینه تجلى اسما و صفات ربوبى است ، این موجود پرارزش نباید محکوم بدن و جسم گشته و به پوشاندن مقدارى گوشت و پوست با انواع لباس‏ها و زینت‏ها ، عمر گرامى را تلف کند !!
در زمینه لباس باید توجه به طرح ونقشه حضرت دوست کند و آنچه را جناب او مى‏پسندد بپوشد ، جسم به آن اندازه موقعیت ندارد که آدمى شؤون گرانمایه خویش را فداى آن کند .

جنس لباس

علاّمه بزرگوار ، مرحوم مجلسى رحمه‏الله در کتاب پرارزش «بحار الأنوار» در آداب زىّ و تجمل روایاتى را نقل مى‏کند که لازم است به پاره‏اى از آن روایات که بیانگر مسئله لباس است اشاره شود .
پیامبر بزرگ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود :
جامه حریر مپوش تا در بهشت جامه حریر بر تو بپوشانند[19] .
در حدیث دیگر آمده :
هرکس جامه حریر بپوشد ، پوستش در قیامت به آتش سوزانده مى‏شود[20] .
به سند معتبر از امیرالمؤمنین علیه‏السلام نقل شده :
جامه پنبه‏اى بپوشید که آن پوشش رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و پوشش ما اهل بیت است و نبىّ اسلام جامه مویى و پشمى نمى‏پوشید مگر به علت و جهتى[21] .
حضرت صادق علیه‏السلامفرمود :
جامه مویى و پشمى نپوشید مگر عذرى اقتضا کند[22] .
امام صادق علیه‏السلام فرموده :
کتان از پوشش پیامبران است و بدن را فربه مى‏کند[23] .

رنگ لباس

در چند حدیث از نبىّ اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمده :
جامه سپید بپوشید که پاکیزه‏ترین و نیکوترین جامه هاست[24] .
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید :
امیرالمؤمنین علیه‏السلام اکثر اوقات جامه سپید مى‏پوشید[25] .
حفص مؤذن مى‏گوید :
حضرت صادق علیه‏السلام را در حرم پیامبر بین قبر و منبر دیدم که جامه‏اى زرد به رنگ بِهْ پوشیده بود و نماز مى‏خواند[26] .
در حدیث حسن از حضرت صادق علیه‏السلام نقل شده :
جامه سرخ تیره پوشیدن کراهت دارد ، مگر براى تازه داماد[27] .
ابوالعلا ـ که یکى از راویان حدیث است ـ مى‏گوید :
حضرت صادق علیه‏السلامرا در حال احرام دیدم که خود را با بُرد یمنى سبز پوشانده بود[28] .
رسول اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمود :
سیاه پوشیدن مکروه است ، مگر در سه چیز : کفش ، کلاه [ عمامه ] ، عبا[29] .

نوع لباس

اسلام مردم را از پوشیدن جامه‏اى که از حد معمول بلندتر است و علت فخر و کبر بر دیگران مى‏شود منع کرده است .
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید :
امیرالمؤمنین علیه‏السلام به بازار رفت و سه پارچه خرید ، به قیمت یک اشرفى ، یکى را پیراهن کرد تا نزدیک بند پا و یکى را لنگ تا نیمه ساق و یکى را ردا تا پایین‏تر از کمر، آن گاه دست به آسمان برداشت و پیوسته حمد الهى کرد تا به خانه بازگشت[30].
امام موسى کاظم علیه‏السلام فرمود :
ترجمه ظاهر وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ [31] این است که جامه‏هاى خود را پاک گردان با توجه به این‏که جامه‏هاى حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله همیشه پاک بود ، مراد الهى این است که جامه را کوتاه کن که آلوده نشود (آلوده به کثافات ظاهر و آلوده به کبر و غرور و خودپسندى)[32] .
از حضرت باقر علیه‏السلام نقل شده :
حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به شخصى وصیت کرد که زینهار که پیراهن و اِزار خود را بلند میاویز که این از تکبر است و خدا تکبر را دوست نمى‏دارد[33] .
نبىّ اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به ابوذر فرمود :
هرکه از روى تکبر جامه‏اش را بر زمین کشد ، حق تعالى در قیامت نظر رحمت به او نفرماید[34] .
اسلام ، مردان را از پوشیدن لباس زنان و زنان را از پوشیدن لباس مردان منع مى‏کند[35] و هم چنین مسلمانان را از پوشیدن لباسى که مخصوص به کفار است ، نهى مى‏نماید[36] .
امام باقر علیه ‏السلام مى‏فرماید :
جایز نیست زنان شبیه به مردان شوند ؛ زیرا رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهلعنت کرد مردانى که خود را شبیه زنان کنند و زنانى که خود را شبیه مردان بیارایند[37] .
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید :
خداى عزّ و جل به پیامبرى از پیامبرانش وحى فرمود که به مؤمنان بگو : جامه دشمنان مرا مپوشید و طعام دشمنان مرا نخورید و به مسلک دشمنان من سلوک ننمایید که شما هم جزء آنان قرار خواهید گرفت[38] .
از مجموع روایات استفاده مى‏شود که مردان باید از لباس حریر ، ابریشم و طلاباف بپرهیزند و از پوشیدن لباسى که از پوست حیوانات حرام گوشت تهیه شده خوددارى کنند و از پوشاندن بدن به لباس زنان و کفار خوددارى کنند و مرد و زن سعى کنند از پوشیدن لباس‏هایى که اسلام به هریک از آنان حرام نموده کناره‏گیرى نمایند و هم چنین بر مردان و زنان لازم است از پوشیدن لباس بدن نما و لباس تنگ و لباسى که محرک شهوت نامحرمان است جدا خوددارى نمایند .


لحظه‏اى تأمل

زندگى ما در این جهان مادى مگر چند روز است ؟ ما تا چه مدت در این دنیاى دون هستیم و تا کى مى‏توانیم خیمه و خرگاه زندگى را در این زمین که سیاره‏اى بسیار کوچک و کم حجم است سرپا نگهداریم و تا چه زمان قدرت داریم در این جهان استقرار داشته باشیم ؟ رحل اقامت تا کى مى‏توان در سرا انداخت ؟!
این چه بدبختى است که گریبان گروهى از مردان و زنان را گرفته که تمام ساعات پرارزش خود را وقف فراهم آوردن غذا و لباس براى جسم بى‏ارزش مى‏کنند ؛ عزیزان ! ارزش و اعتبار شما به عقل و روح و باطن و قلب شما است ، جسم را در گرما و سرما با اندک پارچه‏اى معمولى بپوشانید و این ظواهر کم‏ارزش را وقف باطن پرارزش کنید ، به خدا قسم در برزخ و قیامت به حسرتى دچار شوید که مافوق آن تصور ندارد و به روزى گرفتار آیید که پشیمانى در آن روز به شما سودى ندهد ، به خود آیید و از خواب گران غفلت برخیزید ، براى روزى که با دو متر پارچه کم‏ارزش به خانه گور و به دنیاى برزخ مى‏روید فکرى کنید ، دست به دامن خضر راهى بزنید تا از برکت وجود او از ظلمات مادى گرى نجات پیدا کنید .
جمال الدین اصفهانى در نصیحت غافلان چنین سروده :
تو را زمشرق پیرى دمید صبح مخسب
که خواب تیره نماید چو صبح شد روشن
شب جوانى ناگاه روز پیرى زاد
که دید زنگى هرگز به رومى آبستن
اگر سلامت جویى حقیقت اى مسکین
مساز در بن دندان اژدها مسکن
حیات دنیا خوابست و مرگ بیدارى
ز کان حکمت محض است این بلند سخن
هر آن‏که بیش خورد کم شود به معنا زآنک
چراغ کشته شود چون بشد ز حد روغن
میان جامه دلى زنده گر ندارى پس
به نام خواه کفن خوان و خواه پیراهن
زبهر دنیا چندین عناگرى نکند
که مى‏نیرزد این مرده خود بدین شیون
اگر نباشى مردم دد و ستور مباش
وگر فرشته نباشى مباش اهریمن
مباش غره بدین گنده پیر دانا زآنک
هزار شوهر کشت و هنوز بکر آن زن
بمیر پیش‏تر از مرگ تا رسى جایى
که مرگ نیز نیاردت گشت پیراهن
اگر انسان ، لحظه‏اى در منزل‏گاه با عظمت فکر نشیند و مرغ ملکوتى عقل را در میدان پهناور با عظمت هستى به پرواز آورد و از قله مرتفع اندیشه حقایق را بنگرد ، به خود آمده به این نتیجه برسد که دنیا کاروانسرایى بیش نیست و این مکان براى اقامت در اختیار او قرار نگرفته و عن قریب باید توشه مادى را بگذارد و به جهان دیگر برود که در آن جهان جز توشه معنوى مایه دیگرى براى دستگیرى وجود ندارد و در آنجا باید در دادگاه حضرت الهى حاضر گشته و تمام برنامه‏هاى خویش را در محضر حضرت حق جواب‏گو باشد ، در این صورت زندگى مادى را ساده و آسان گرفته و حاضر نیست لحظه‏اى از عمر را فداى فراهم آوردن پوشاکى و خوراکى غیرضرورى براى جسم کند ، سعى مى‏کند ، بپوشد و بخورد و فعالیت کند ، اما براى خدا و براى تحصیل رضا و خشنودى حضرت دوست ، در چنین حالتى حاضر نیست جز در راه او قدم بردارد و مى‏کوشد از آنچه که خلاف خواسته محبوب اوست دورى کند .
خود را در تمام حالات مواظبت مى‏کند و هم چون واعظى دلسوز و ناصحى حکیم خود را نصیحت و موعظه کرده و براى دیگران هم از بهترین نمونه‏هاى عالى حسنات اخلاقى خواهد بود .
آرى ، اندیشه در وضع خویش با کمک ‏گیرى از اولیا خدا ، انسان را بیدار کرده و به علم حقیقى رسانده و به سعادت ابدى متصل مى‏کند .
... ادامه دارد.

پی نوشت :

[19] ـ بحار الأنوار : 80/248 ، باب 5 ، حدیث 8 .
[20] ـ علل الشرایع : 2/384 ، باب 57 ، حدیث 3 .
[21] ـ مستدرک الوسائل : 3/254 ، باب 15 ، حدیث 1 .
[22] ـ الکافى : 6/449 ، باب لبس الصوف والشعر و الوبر ، حدیث 1 .
[23] ـ وسائل الشیعة : 5/29 ، باب 16 ، حدیث 1 .
[24] ـ وسائل الشیعة : 5/26 ـ 27 ، باب 14 .
[25] ـ وسائل الشیعة : 5/27 ، باب 14 ، حدیث 5801 .
[26] ـ حلیة المتقین : 17 .
[27] ـ وسائل الشیعة : 5/29 ، باب 17 ، حدیث 5806 .
[28] ـ حلیة المتقین : 17 .
[29] ـ الکافى : 6/449 ، باب لبس للسواد ، حدیث 1 .
[30] ـ وسائل الشیعة : 5/40 ، باب 22 ، حدیث 5843 .
[31] ـ مدثر 74 : 4 .
[32] ـ وسائل الشیعة : 5/40 ، باب 22 ، حدیث 5844 .
[33] ـ وسائل الشیعة : 5/41 ، باب 23 ، حدیث 5848 .
[34] ـ حلیة المتقین : 18 .
[35] ـ وسائل الشیعة : 5/25 ، باب 13 .
[36] ـ وسائل الشیعة : 4/382 ، باب 19 .
[37] ـ وسائل الشیعة : 20/221 ، باب 123 ، حدیث 1 .
[38] ـ وسائل الشیعة : 4/385 ، باب 19 ، حدیث 5468 .



لباس در قرآن‏

کتاب الهى از پنج نوع لباس در آیات نورانیش نام مى‏برد:

1- لباس مادى ظاهرى.

2- لباس طبیعى.

3- لباس معنوى.

4- لباس بهشتى.

5- لباس جهنمى.

 

1- لباس مادى ظاهرى‏

از لباس ظاهر که مردم بر بدن مى‏پوشانند، به عنوان نعمت یاد فرموده و از انسان مى‏خواهد که به این معنى توجه داشته باشد که میلیون‏ها چرخ به اراده حضرت حق در این خانه با عظمت آفرینش به گردش مى‏آید تا براى بشر لباس فراهم گردد، انسان باید نسبت به این نعمت شاکر باشد و سعى کند از لباس و پوشش بدن خود در راهى که مولاى او خواسته استفاده کند.

[وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ‏] «1».

و اوست که دریا را رام و مسخّر کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زینتى را که مى‏پوشید از آن بیرون آورید و در آن کشتى‏ها را مى‏بینى که آب را مى‏شکافند [تا شما را براى حمل کالا، تجارت و داد و ستد جابجا کنند] و براى این‏که از فضل واحسان خدا طلب کنید و [در نهایت‏] به سپاس گزارى خدا برخیزید.

ملاحظه مى‏کنید که یکى از منابع مهم لباس براى پوشش بدن، دریا است و خداى بزرگ در آخر آیه شریفه از مردم مى‏خواهد که او را براى این نعمت شکر کنند و شکر لباس به این است که انسان از آن لباس در راه خدا و خیر رساندن به مردم استفاده کند.

[وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِقامَتِکُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‏ حِینٍ* وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْناناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ‏] «2».

و خدا خانه هایتان را براى شما مایه آرامش و راحت قرار داد و براى شما از پوست دام‏ها سر پناه [مانند قبّه و خیمه‏] مقرّر کرد، که آن‏ها را روز کوچ کردنتان و هنگام اقامتتان [در جابجا کردن‏] سبک مى‏یابید و [براى شما] از پشم‏ها و کرک‏ها و موهاى آن‏ها تا زمانى معین، وسایل زندگى و کالاى تجارت پدید آورد.* و خدا براى شما از آنچه آفریده سایه‏هایى قرار داد، از کوه‏ها پناه‏گاه‏هایى برایتان به وجود آورد، و تن پوش‏هایى براى شما قرار داد که شما را از گرما نگه مى‏دارد و پیراهن‏هایى [مقاوم‏] که شما را از آسیب جنگ و نبردتان حفظ مى‏کند؛ این‏گونه نعمت هایش را بر شما کامل مى‏کند تا تسلیم فرمان‏هاى او شوید.

یک بار دیگر در این دو آیه و آنچه به عنوان نتیجه در پایان آن ذکر شده دقت کنید؛ لباس مادى نعمت خداست، پوششى است که حضرت حق مقرر فرموده، تا از سرما و گرما محفوظ مانده و براى شما زینت زندگى باشد و شما با به دست آوردن آن از هر رنجى دور مانده و خیالتان آسوده باشد، تا با سلامت کامل و آسودگى خیال به اطاعت از اوامر و نواهى جناب او اقدام کنید.

فکر کنید که تاکنون با لباس‏هایى که در اختیار شما قرار گرفته چه برخوردى داشتید و از آن‏ها در چه راهى استفاده کردید، براى چه به دست آوردید و براى که پوشیدید و براى چه به تن کردید؟ آیا به لباس خود به عنوان نعمت حضرت‏ دوست نظر کردید؟ آیا به خاطر او به دست آوردید و به خاطر او پوشیدید و در مقام قدردانى و تشکر از حضرت او بر آمدید و این لباس ظاهر را مقدمه به دست آوردن لباس باطن قرار دادید؟ در این لباس به تواضع حرکت کردید؟ یا دچار کبر و خوشحالى زودگذر شدید؟ از این لباس در راه عدل و حکمت استفاده کردید یا در آن لباس به ظلم آلوده شدید؟ و یا در آن لباس به پایمال کردن حقوق معطى لباس و حقوق مردم دچار شدید؟!

[یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُوارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشاً] «3».

اى فرزندان آدم! ما لباسى که شرمگاهتان را مى‏پوشاند، و لباسى فاخر و گران که مایه زینت و جمال است، براى شما نازل کردیم.

[وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاکِرُونَ‏] «4».

و به سود شما صنعتِ ساختنِ پوشش‏هاى دفاعى را به او آموختیم تا شما را از [آسیب‏] جنگ‏تان محافظت نماید، پس آیا شما شکرگزار حق هستید؟

 

2- لباس طبیعى‏

قرآن مجید از مسئله شب و وضع زندگى مرد و زن نسبت به یکدیگر و این‏که هریک براى دیگرى در جهاتى از زندگى به منزله پوششند تعبیر به لباس فرموده و شب و پوشش زن و مرد را نسبت به یکدیگر از اعظم نعمت‏هاى الهى شمرده، باشد که انسان به این نعمت‏هاى پر منفعت توجه کرده و در مقام شکر حضرت منعم برآید.

 [وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً] «5».

و اوست که شب را براى شما پوشش، و خواب را مایه استراحت و آرامش، و روز را [زمان‏] پراکنده شدن [جهت فعالیت و کوشش‏] قرار داد.

[أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَ‏] «6».

در شبِ روزهایى که روزه‏دار هستید، آمیزش با زنانتان براى شما حلال شد.

آنان براى شما لباسند و شما براى آنان لباسید.

از آنجایى که زنان به وسیله بهره گرفتن از شوهران خود از بسیارى از گناهان محفوظ مى‏مانند و مردان نیز به خاطر همسران خویش از بسیارى از معاصى در امان مى‏مانند و زن و مرد به وسیله یکدیگر در پوششى از عفت و حیا و کرامت قرار مى‏گیرند، خداوند بزرگ از زن نسبت به مرد و از مرد نسبت به زن تعبیر به لباس و جامه فرمود، همان طور که لباس مادى پوشاننده عیوب ظاهر است، لباس طبیعى هم پوشاننده بسیارى از عیوب و حافظ انسان از بسیارى از گناهان است.

 

3- لباس معنوى‏

لباس معنوى که اظهر و اتم آن تقوا است از عظیم‏ترین و پرمنفعت‏ترین نعمت‏هاى الهى نسبت به عبد است.

این لباس است که در دنیا انسان را از تمام آلودگى‏هاى اعتقادى، عملى و اخلاقى حفظ کرده و در آخرت از عذاب الهى در امان حضرت حق برده و بالاترین‏ درجات بهشت را نصیب انسان مى‏نماید.

در سوره اعراف مى‏خوانید:

[وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ] «7».

و لباس تقوا [که انسان را از آلودگى‏هاى ظاهر و باطن بازمى‏دارد] بهتر است.

 

4- لباس بهشتى‏

خداوند مهربان در قرآن مجید به آن انسان‏هایى که داراى ایمان و عمل صالح و آراسته به حسنات اخلاقى هستند، وعده لباس‏هاى فاخر بهشتى داده و فرموده به جزاى عمل آنان در بهشت آراسته به لباس‏هایى هستند که عنایت و لطف حضرت دوست براى آنان مقرر کرده است.

[إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا* أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَى الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً] «8».

مسلماً کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند [پاداششان داده خواهد شد]؛ زیرا ما پاداش کسانى را که کار نیکو کرده‏اند، تباه نمى‏کنیم.*

براى آنان بهشت‏هاى جاودانى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، در حالى که در آنجا بر تخت‏ها تکیه دارند با دستبندهایى از طلا آراسته مى‏شوند، و جامه‏هایى سبز از دیباى نازک و سِتبر مى‏پوشند، چه پاداش خوبى و چه آسایش‏گاه نیکویى.

 [إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقامٍ أَمِینٍ* فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ* یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِینَ‏] «9».

مسلماً پرهیزکاران در جایگاه امنى خواهند بود.* در میان بوستان‏ها و چشمه‏سارها؛* لباس‏هایى از حریر نازک و دیباى ضخیم مى‏پوشند در حالى که برابر هم مى‏نشینند.

[إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ] «10».

بى‏تردید خدا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، در بهشت‏هایى درمى‏آورد که از زیر درختانش نهرها جارى است، در آنجا با دستبندهایى از طلا و مروارید آرایش مى‏شوند، و لباسشان در آنجا حریر است.

 

5- لباس جهنمى‏

اما آنان که انسانیت و آدمیت را فراموش کنند و روزگار به غفلت و جهل وپستى و دنائت و بردگى نسبت به شکم و شهوت بگذرانند و کارى جز مخالفت با خدا و خلق خدا و زورگویى و ستم نداشته باشند در دنیا دچار لباس جوع و خوف و در آخرت گرفتار لباس و پوششى از سخت‏ترین عذاب خواهند شد.

[وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ‏] «11».

و خدا [براى پندآموزى به ناسپاسان‏] مَثَلى زده است: شهرى را که امنیت و آسایش داشت و رزق و روزىِ [مردمش‏] به فراوانى از همه جا برایش مى‏آمد، پس نعمت خدا را ناسپاسى کردند، در نتیجه خدا به کیفر اعمالى که همواره مرتکب مى‏شدند، بلاى گرسنگى و ترس فراگیر را به آنان چشانید.

این‏چنین مردم که از نعمت‏هاى حضرت حق قدردانى نکرده و به شکر در برابر آن نعمت‏ها برنمى‏خیزند و بلکه راه عصیان و کفر در پیش گرفته و خود و محیط خود را آلوده به فساد مى‏کنند، در قیامت به آنان لباس عذاب پوشانده مى‏شود، چنانچه در قرآن مجید آمده است:

[وَ تَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ* سَرابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى‏ وُجُوهَهُمُ النَّارُ] «12».

و آن روز مجرمان را مى‏بینى که در زنجیرها [به صورتى محکم و سخت‏] به هم بسته شده‏اند.* پیراهن‏هایشان از قطران [ماده‏اى متعفّن، قابل اشتعال و بدبو] است، و آتش چهره‏هایشان را مى‏پوشاند.

این بود نوع لباس‏هایى که قرآن براى فرزندان آدم اسم مى‏برد، چه نیکوست که این چند روزه کوتاه عمر را ملبس به لباس تقوا شویم و از لباس ظاهر هم جهت عبادت و خدمت به خلق و شکر حضرت حق استفاده کنیم و از لباس طبیعى هم براى رضاى دوست بهره بگیریم تا در جهان آخرت از لباس بهشتى بر ما بپوشانند و از لباس عذاب در امان بمانیم