مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون
مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون

احادیث و حکم شرعی درباره سینه زدن و لطمه زدن و عزاداری بر ای امام حسین علیه السلام

روایت و احادیث درباره سینه زدن و لطمه زدن و عزاداری بر ای امام حسین علیه السلام

در ادامه مطلب....

مطالب فرهنگی مختلف-محرم 

 

قال الصادق علیه السلام : ولقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام و علی مثله تلطم الخدود وتشق الجیوب.امام صادق علیه السلام میفرمایند:همانا گریبان دریدند وبر گونه ها لطمه زدند فاطمیات(دختران زهرا علیها السلام)بر حسین بن علی علیه السلام وبر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید. (تهذیب الاحکام جلد 8 صفحه 325 و بحار الانوار ج82 ص 106 و عوالی اللالی ج3 ص 409)

1_ فى زیارة الناحیة:فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیّاً وَ أَبْصَرْنَ سَرْجَکَ مَلْوِیّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِیلِ دَاعِیَات 
ترجمه محتوایی:وقتی که زنان آل الله اسب امام حسین علیه السلام را دیدند در حالیکه زین واژگون بود از خیمه ها بیرون دویدند در حالیکه به سر و صورت میزدند...

زیارت ناحیه مقدسه از لسان مبارک امام زمان (عج)

دلیل بر جواز لطمه زدن علاوه بر حدیث بالا فرموده حضرت بقیه الله (عج) است که در زیارت معروفه از حال زن های معظمات فاطمیات و مجللات علویات حکایتی فرموده : ((لاطمات الوجوه)) بحار الانوار ج101 ص 322 و نیز در همان زیارت فرمودند: (( و اقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحور عین)) بحار الانوار ج 98 ص 322

و مورد تایید است فرمایش جناب سکینه خاتون(س)،خواب خود را که دیده بود و آن را برای یزید پلید نقل نمود . از جمله آن حکایت لطمه زدن حضرت زهرا (سلام علیها) بوده که : ((فلطمت علی وجهها و نادت وا ولداه )) لهوف ص198 بحار الانوار ج 45 ص 147

قالَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلى الله وعلیه وآله یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ إِلّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنَّةِ؛ پیامبر اکرم‏صلى الله وعلیه وآله فرمود: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمى گریان است، مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت‏هاى بهشتى مژده داده مى‏شود«.

{P . بحارالانوار، ج 44، ص 293? P}

قالَ الرِّضاعلیه‏السلام: یا ابْنَ شَبیب! إِنْ کُنْتَ باکِیاً لِشَىْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىّ بْنِ اَبِى طالِبٍ‏علیه‏السلام فَإنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذْبَحُ الْکَبْشُ؛ امام رضاعلیه‏السلام به »ریّان بن شبیب« فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر چیزى گریه مى‏کنى، بر حسین بن على بن ابى طالب‏علیهماالسلام گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند«.

{P . بحارالانوار، ج 44، ص 286? P}

قالَ الرِّضاعلیه‏السلام: یَابْنَ شَبیبِ! إِنْ بَکِیَت عَلَى الْحُسَیْنِ‏علیه‏السلام حَتّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلاً کانَ أَوْ کَثِیراً؛ امام رضاعلیه‏السلام فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر حسین‏علیه‏السلام، آن قدر گریه کنى که اشک‏هایت بر چهره‏ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده‏اى مى‏آمرزد، کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد«.

{P . امالى صدوق، ص 112? P}

  

2- قال الصادق علیه السلام:کل الجزع والبکاء مکروه سوی الجزع و البکاء علی الحسین علیه السلام
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:هر گونه جزع و گریه کردن مکروه است مگر جزع و بی تابی برای حسین علیه السلام.
3- در معنای جزع: جابرعَنْ أَبِی جَعْفَرٍعلیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَالَ أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِن النَّوَاصِی 

روایت شده از جابر که گوید به امام باقرعلیه السلام گفتم :جزع یعنی چه؟حضرت فرمودند:شدید ترین جزع فریاد زدن بویل و بلند گریه کردن و فریاد زدن و بر سر و صورت زدن و کندن موهای پیشانی است.
وسائل الشیعه ج‏3ص‏282و  بحار الأنوار، ج‏98، ص: 240 الکافی، ج‏3، ص: 223

          واقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحورعین

 ومجالس ماتم برای تو در عالم ملکوت بر پا شد پریان بهشتی در عزای تو بر سر و صورت زدند

          زیارت ناحیه از لسان مقدس امام زمان(عج)و بحار الانوار ج98 ص 322

این از احادیث و روایات حالا استفتاءونظر مراجع عالیقدر

سؤال:آیا جائز است در مراسم عزادارى امام حسین (ع) به بدن جراحت وارد کرد؟
جواب :مانعى ندارد.ایت ا...سیستانی

1833. برخى از شیعیان در مجالس عزادارى اهل بیت ـ علیهم‏السّلام ـ و خصوصا مجلس سرور شهیدان، اباعبداللّه‏ الحسین ـ علیه‏السّلام ـ اقدام به سینه‏زنى و کندن صورت مى‏نمایند ـ که باعث کبود شدن و خون‏ریزى مى‏شود ـ ، حکم شرعى آن چیست؟

ج. در صورتى که مناسب عزادارى باشد و مرض‏آور نباشد، اشکال ندارد.

لخت شدن و سرخ شدن بدن در عزادارى

1834. لخت شدن در عزادارى چگونه است و اگر بر اثر سینه‏زنى، بدن سرخ شود، چه حکمى دارد؟     

ج.  اشکال ندارد و لخت شدنى که در معرض نظر حرام نامحرم باشد، جایز نیست.ایت ا..بهجت

در عزاداری امام حسین (ع) به صورت لطلمه زدن و خود را مجروح کردن وقمه زدن , احیانا هلاک می شوند و استفاده از طبل چه صورت دارد ؟

  بسمه تعالی ؛ تمام آنچه ذکر کرده اید جایز و مستحسن است.ایت ا..روحانی

 درهیئت های حسینی (ع) در اثر شور عزاداری گاهی به سرو صورت خود می زنند و بدن را مجروح می کنند آیا این مورد اشکالی دارد یا نه ؟

  بسمه تعالی ؛ بی اشکال است. ایت ا.. روحانی

  لطمه زدن به صورت

در مراسم عزای‌ سید الشهداء(علیه السّلام) لطمه زدن به صورت به دور از ریا و تظاهر، چه حکمی‌ دارد؟

صرف نظر از حکم لطمه‌زدن به صورت در مصیبت، انجام چنین کاری‌ اگر موجب ضرر قابل اعتنا نباشد، اشکال ندارد. ایت ا...سید صادق روحانی

سؤال: خراشیدن صورت در عزای سیدالشهدا علیه السلام چه حکمی دارد؟
جواب: جایز و بلکه مستحب است.


نوری همدانی

بعضى از عزاداران حسینى به گونه اى سینه مى زنند که گاهى مشاهده مى شود از محل سینه زدن خون خارج مى شود، نظر مبارک شما چیست؟

بسمه تعالى: سینه زدن شدید به دلیل حزن و جزع بر سیدالشهدا و اهل بیت(علیهم السلام) مطلوب است و هرکارى که عنوان جزع بر آن منطبق شود، مطلوب مى باشد و اما در مورد سؤال مطرح شده، سینه زنى اگر منجر به ضرر جانى شود مانعى ندارد ولیکن نباید به حد جنایت برسد. در حفظ شعائر تلاش کنید که بهترین ذخیره ى آخرت است و به وسوسه ى مشککین گوش ندهید که القاء شیطان مى باشد.

2- بعضى از جوانان در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص سید الشهداء(علیه السلام) خود را خونى مى کنند، هرکدام به نحوى؛ برخى با خراش، دیگرى با سر کوبیدن به دیوار و… آیا این گونه کارها جایز است؟

بسمه تعالى: مصائب اهل بیت(علیهم السلام) آن قدر زیاد و دردناک است که انسان گاهى احساس مى کند در عزادارى کوتاهى کرده است.ایت ا... میرزا جواد تبریزی


- گاهى گفته مى‏شود: سینه زدن براى حضرت امام حسین‏علیه‏السلام هرگاه منجر به خونین شدن سینه و یا درد زیاد گردد، حرام است به چند جهت:

1) این کار روش متمدنى نیست و مى‏بایست نهضت حسینى را به صورت واقعى و نو مطرح نمود.

2) این کار از پیامبر و اهل بیت او نقل نشده است.

3) هرگونه ضرر به بدن حرام است؛ گرچه منجر به هلاکت و یا قطع عضوى از اعضاى بدن نشود، مثلاً کسى که بدن خود را در برابر هواى سرد قرار مى‏دهد با این‏که احتمال بیمارى در سینه مى‏دهد، کار حرامى مرتکب شده است.

نظر حضرتعالى در این باره چیست؟

سینه‏زنى گرچه محکم باشد، براى مصیبت سیّدالشهداءعلیه‏السلام از کارهاى پسندیده است؛ چون در عنوان جزع (عزا، آه، فغان) داخل مى‏شود که روایت‏هاى بسیارى در ستایش این کار وجود دارد اگر چه گاهى باعث خونین شدن (خون‏ریزى) و سیاه شدن سینه شود. دلیلى وجود ندارد که هرگونه ضرر رساندن به بدن حرام باشد ؛ مگر این‏که به مرز جنایت برسد و تا کنون مشاهده نشده است کسى به خاطر این کارها کارى کند که جنایت حساب شود و این یک فرض است که بعضى‏ها تصور مى‏کنند؛ لکن مصداق خارجى ندارد.ایت ا...میرزا جواد تبریزی


حکم سینه زدن، خراشیدن و سیلى زدن به صورت در مصائب اهل بیت‏علیهم‏السلام چیست؟

بسمه تعالى: هرچه که عنوان جزع بر آن منطبق شود، ثواب و اجر دارد هرچند که موجب ضرر جانى شود [ولیکن نباید به حدّ جنایت برسد] و مؤمنین باید با تمام وجود با شرکت در مجالس با سینه‏زنى شدید، هر چند به سیاهى یا خون مردگى دچار شود و گریه، حفظ شعائر نمایند.ایت ا.... میرزا جواد تبریزی

س)حکم چاک زدن گریبان و بر سر و صورت زدن در مصیبت امام حسین علیه‌السلام چیست؟

ج) بر سر و صورت زدن و گریبان چاک زدن در مصیبت آن بزرگوار مانعی ندارد. ایت ا.. صافی گلپایگانی

س)سینه‌زنی، زنجیرزنی و یا به سر و صورت کوبیدن در خلال عزاداری، به طوری‌که موجب صدمه، مثلاً مجروح‌ شدن و یا سرخ ‌شدن می‌شود، چه حکمی دارد؟

ج) اگر صدمه معتد به نباشد اشکال ندارد.صافی گلپیگانی

س)برخی در جلسات سینه زنی و عزاداری معصومین علیه‌السلام در حال عزاداری صورت خود را خراش انداخته و به صورتشان خون جاری می‌شود؛ عزاداری به این شکل چه حکمی دارد؟

ج) معلوم نیست که این کارها به عنوان ابراز شدت تألم بر مصائب اهل‌بیت علهیم السلام و عزاداری برای آن بزرگواران وهن باشد؛ بلی اگر موجب ضرر معتنی به شود جائز نیست.صافی گلپیگانی

)در مراسم عزاداری ائمه معصومین علیهم السلام سینه زدن یا چنگ زدن به صورت به طریقی که خون بیاید چه حکمی دارد؟

ج) عزاداری بر آن بزرگواران به هر نحوی که موجب ضرر معتدّ به به بدن نباشد و مشتمل بر خلاف شرع از هر جهت نباشد مطلوب است.صافی گلپیگانی

سلام علیکم.با عرض سلام. به نظر حضرت آقا سینه زنی و زنجیر زنی و لطم به صورت که موجب کبودی و جاری شدن خون می شود چه حکمی دارد؟ 2. به نظر حضرت آقا چه کنیم که در قیامت دچار مشکل نشویم؟

پاسخ :

بسمه تعالی: 1- جایز است2- به واجبات عمل کرده و محرمات را ترک کنید .ایت ا..سید محمد حسینی شاهرودی

سوال .ایا سینه و زنجیر زدن در عزاداری که منجر به کبود  و حتی جاری شدن خون میشود جایز است؟

 ج_جایز بلکه راجح است مشروط بر انکه موجب ضرر مهم و اضرار بر نفس نباشد.ایت ا... فاضل لنکرانی                                                                                                                                                           آیت الله خویی: لطمه زدن از روی خون و اندوه در مصیبت امام حسین هر چند شدید باشد، از شعائر مستحب است. از این جهت که تحت عنوان جزع قرار دارد که نصوص معتبر بر رجحان آن دلالت دارند، گرچه برخی اوقات به خون آمدن یا کبود شدن سینه بینجامد. هیچ دلیلی بر حرمت، وارد کردن هر گونه ضرری بر جسم وجود ندارد البته تا وقتی که به حد جنایت بر نفس نرسد به گونه ای ظلم به آن محسوب گردد، هم چنان که متمدنانه بودن یا نبودن عزاداری مناط حرمت یا اباحه آن نیست و در مقام استدلال ارزشی ندارد. 
دسته دوم:‌استحباب لطمه و گریبان چاک زدن در مصیبت سیدالشهدا و اهل بیت.
لطمه در لغت به معنای ضربه زدن به صورت و بدن با کف دست است. از این رو تعبیر «لطمه الوجه» یا «لطم الخد» به معنای صورت زنی و «لطم الصدر» به معنای سینه زنی است. گرچه ظاهرا در روایات نفیا و اثباتا تعبیر زنجیر زنی به کار نرفته و در زمان معصومان مرسوم نبوده است ولی می توان آن را مصداقی از لطمه به حساب آورد و حکم سینه زنی را بر آن جاری کرد چنان که در فتاوای فقها مشهود است
به هر روی لطم از بارزترین مصادیث جزع می باشد و رایت جابر از امام باقر «اشد الجزع الصراخ بالویل و العویل و لطم الوجه و الصدر و جز الشعر من النواصی« نیز بر آن دلالت دارد. نتیجه آن که اثبات استحباب جزع بر سالار شهیدان، استحباب لطم را نیز به دنبال خواهد داشت.
لطمه فاطمیات بر سیدالشهدا
یکی از روایاتی که دلالت براستحباب لطمه در عزای سالار شهیدان دارد، روایتی است که از لطمه فاطمیات برای آن حضرت خبر داده و آن را تایید و تحسین کرده و فرموده بر مثل حسین بر گونه ها زده شده و گریبان ها چاک می شود:
این سدیر نقل می کند که از امام صادق در مورد مردی سوال کردم که لباسش را برای پدر یا مادرش یا بردارش و یا یکی از نزدیکانش پاره کرده است. آیا این عمل او جایز است؟ امام فرمودند: پاره کردن لباس اشکالی ندارد. موسی برای هارون پیراهن پاره کرد. البته پدر برای فرزند و مرد برای زنش نمی تواند پیراهن پاره کند. اما زن می تواند در عزای شوهرش لباسش را پاره کند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنین کرد کفاره آن همانند شکستن قسم است و نماز این دو مادامی که کفاره نداده اند و از عمل خود توبه نکنند، پذیرفته نیست.
زمانی که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببرد و یا بکند برای بریدن مو باید برده ای را آزاد کند،‌ یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا شصت فقیر را غذا دهد. چنانچه صورتش را بخراشد و خون خارج شود و یا موی خود را بکند، کفاره شکستن قسم بر عهده او است. در لطمه به صورت کفاره ای غیر از استغفار و توبه نیست. همانان زنان بنی هاشم بر حسین بن علی گریبان چاک کردند و بر گونه ها نواختند و بر مانند او باید بر گونه ها نواخته شود و گریبان چاک گردد.
چنان که روشن است، حدیث شریف به اقسامی که پیش تر بدان اشاره شد، به خوبی دلالت دارد. این روایت، برخی اقسام لطم را جایز دانسته و برخی را مکروه یا حرام شمرده و برای آن کفاره نیز تعیین کرده است. در مقابل لطم یا گریبان چاک کردن در عزای سالار شهیدان را نیکو شمرده و بر آن تاکید کرده است.
فتاوای مراجع بزرگ درباره لطم و سینه زنی
آیت الله نائینی درباره مسائل عزاداری سیدالشهدا فتوای معروفی دارد که پس از او مراجع عالی قدر بسیاری آن فتوا را تایید کرده و درستی مطالب آن را از واضحات شریعت دانسته اند که هیچ تردیدی در آن نیست. بخشی از متن این فتوای تاریخی و تاییدات برخی مراجع بزرگ را ذیل آن نقل می کنیم:
.... مطلب اول: بیرون آمدن مواکب در دهه محرم الحرام و مانند آن از وفیات در راه ها خیابان ها و بازار شبهه و اشکال در جایز بودن آن و رحجان آن نیست و این که بهترین مظاهر اقامه تعزیه حسین و نیکوترین وسیله است برای تبلیغ دعوت حسینی به نواحی دور و نزدیک.
اموری که لایق به ساحت آن نیست. مثل چنانچه کسی که در حال نماز به زن بیگانه نظرعمدی کند حرام مرتکب شده ولی نمازش صحیح است.
مطلب دوم: بر سر و سینه و صورت زدن به حدی که به مرتبه سرخی عضو یا سیاهی رسد اشکالی ندارد. بلکه زنجیر زدن بر شانه و پشت که به مرتبه مزبور رسد جایز است. بلکه اعمال مذکوره بر سر و سینه و صورت زدن موجب شود که خون کمی از عضو صدمه دیده بیرون آید عیب و اشکالی ندارد ....(حرره، الاحقر محمد حسین الغروی النائینی، 5/ربیع الاول/1345 ق)
آیت الله سیدعبدالهادی شیرازی
مطالبی را که فرموده اند در این ورقه صحیح است ان شاء الله تعالی. الاحقر سیدعبدالهادی شیرازی. (الاحقر سیدعبدالهادی شیرازی)
آیت الله سیدجمال الدین موسوی گلپایگانی:
بسم الله الرحمن الرحیم، آن چه را که شیخ و استاد ما آیت الله العظمی نائینی در این ورقه مرقوم فرموده اند صحیح است و مطابق با رأی این جانب می باشد.(الاحقر جمال الدین الموسوی الگلپایگانی)
آیت الله سیدمحسن طباطبائی حکیم(قده):
بسم الله الرحمن الرحیم، مطالبی که را که استاد بزرگ فرموده اند در نهایت متانت و در غایت آشکاری است بلکه آشکارتر از این است که نیازی به فتوایی موافق داشته باشد و گمان می رود بعضی خرده گیری ها از وارد کردن برخی از کارها که منفی مقام عزای شاه شهیدان و مظاهر اندوه بر حسین بن علی است سرچشمه گرفته است. آرزم دارم بلکه لازم است که مومنین کوشش کنند که عزای حسین خالی از اموری که دستاویز مخالفین امام حسین شده باشد و لازم است مواظب بیشتری بر گریه و اندوه و آن چه کمک به شعائر مقدس می کند و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب. (محسن الطباطبائی الحکیم، 2 محرم الحرام 1367)
آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی:
بسم الله الرحمن الرحیم، آن چه را استاد ما در پاسخ پرسش های اهالی بصره فرموده اند صحیح است و جایز است عمل بر طبق آن و از خدا می خواهیم که جمیع برادران مومنین ما را برای تعظیم شعائر دینی و دوری از

arbab


در اینجا می پردازیم به نقل بعضی از روایات در باب عزاداری برای امام حسین علیه السلام :
 
1- حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام می فرماید فان البکاء علیه تحط الذنوب العظام. (اقبال الاعمال ص444- امالی صدوق ص 199)
 
گریه کردن بر امام حسین علیه السلام گناهان بزرگ را از بین می برد.
 
بعضی ها اینگونه اشکال گرفته اند مگر می شود کسی که یک عمر را با گناه و مصیبت طی کرده است صرف اینکه در عزای امام حسین علیه السلام شرکت کرده است یا گریه کرده است یا حتی خود را به شکل گریه کنندگان در آورده است همه ی گناهان او بخشیده شود اگر اینگونه باشد پس تکلیف آن همه گناه و معصیتی که انجام داده است چیست؟
 
جواب این که فرموده اند اگر کسی در عزای امام حسین علیه السلام گریه کند و یا حتی خود را شبیه گریه کنندگان برای امام حسین علیه السلام نماید گناهان او آمرزیده می شود این نشانه ی عظمت و بزرگی مقام سیدالشهداء است و در پی آن عظمت مصیبت امام حسین علیه السلام است و به خاطر عظمت مقام امام حسین علیه السلام است که گناه گنهکاران با ریختن قطره ی اشکی حتی به اندازه ی بال مگسی از بین می رود و قلم عفو بر همه این گناهان کشیده می شود.
 
 
 
 
 
2-  امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خطاب به جد بزرگوارشان امام حسین علیه السلام می فرمایند:
 
مجالس ماتم برای تو در اعلا علّیین (عالم ملکوت) برپا شد. حوریان بهشتی در عزای تو بر سر و صورت زدند و آسمان و ساکنانش کوهها و دامنه هایش و دریاها و ماهیانش و باغهای بهشتی و نوجوانانش خانه کعبه و مقام ابراهیم، مشعرالحرام حرم خانه ی خدا (کسانی که مُحرم هستند) و اطراف آن همگی در ماتم تو گریستند. (زیارت ناحیه مقدسه )
 
3- ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند حسین ابن علی فرمودند: من کشته اشک چشمم هیچ مومنی مرا یاد نکند جز اینکه گریه اش بگیرد.  (بحار ج44 ص284 – کامل الزیارات ص215 )
 
4- فضل ابن شاذان می گوید از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمودند:
 
چون خداوند متعال به ابراهیم خلیل امر فرمود که به جای فرزندش اسماعیل گوسفندی را که برای او فرستاده بود قربانی کند حضرت ابراهیم آرزو کرد کاش مامور می شد اسماعیل را در راه خداوند ذبح کند و مامور به کشتن گوسفند به جای او نمی شد تا آنکه دل او به کشتن عزیزترین فرزندش به درد می آمد و به این وسیله به بالاترین درجات افراد مصیبت دیده نائل می شد و به پاداش آنها دست می یافت.
 
خداوند به او حی می فرستاد: ای ابراهیم محبوب ترین خلق من پیش تو کیست؟
 
پاسخ داد خدایا خلقی را نیافریدی که نزد من از حبیب تو محمد صلی الله علیه و آله محبوبتر باشد.
 
فرمود آیا او را بیشتر دوست داری یا خودت را؟ عرض کرد البته او را بیشتر دوست دارم.
 
فرمود :آیا فرزند او را بیشتر دوست می داری یا فرزند خودت را؟
 
پاسخ داد فرزند او را خداوند متعال فرمود: آیا کشته شدن فرزند او به دست دشمنانش دل تو را بیشتر به درد می آورد یا قربانی کردن فرزندت به دست خود؟ پاسخ داد پروردگارا کشته شدن او به دست دشمنانش البته بیشتر دل مرا به درد می آورد.
 
فرمود: ای ابراهیم گروهی که ادعا می کنند از امت محمد صلی الله علیه و آله هستند فرزندش حسین علیه السلام را از روی ظلم و دشمنی مانند گوسفند می کشند و با این عمل موجب سخط و خشم من می شوند.
 
حضرت ابراهیم علیه السلام از آنچه که شنید به جزع آمده و دلش به درد آمد و گریست. خداوند به او حی فرمود: ای ابراهیم فدا نمودم جزع تو را بر فرزندت اسماعیل- اگر او را قربانی می کردی به جزع و گریه بر حسین علیه السلام و برای تو ارزانی داشتم بالاترین درجات مصیبت دیدگان را و این امت معنای گفتار خداوند:
 
«و فدیناه بذبح عظیم» (مستدرک حاکم نیشابوری ج2 ص 421 – بحار ج61 ص114 )
 
 
 
6- حضرت امام  صادق علیه  السلام فرمودند  : روزی  امام  حسین  علیه  السلام به محضر  رسول  اکرم  صلی  علیه وآله شرف یاب شد حضرت  به  اونظر فرمودو او را روی زانو مبارک خودنشانید و فرمود همانابه خاطر کشته  شدن  حسین علیه  السلام  حرارتی در دلهای  مومنین است  که  هرگز  سردنمی شود سپس فرمود پدرم فدای کشته هر اشکی است.به امام عرض شد: یابن رسول الله کشته ی هر اشکی یعنی چه ؟  فرمود: هیچ مومنی  متذکراو نمی شودمگر اینکه  گریان  شود .(مستدرک الوسائل ص218 )
 
7- امام صادق  علیه  السلام به  فضیل  فرمود:  آیا  دور هم  جمع  می شوید و ذکر  احادیث  ما  می کنید؟  عرض  کرد آری  فدایت شوم .
 
حضرت  فرمودند این  نوع مجالس  را دوست دارم پس ( با اینگونه  مجالس )  امرما را زنده  کنید. خدا  رحمت کند کسی را که  امر ما  را زنده  کند . ای فضیل هر کس ما را یاد  کند  و یا نزد اویادی ازما بشودو به  اندازه بال مگسی  از دیده اش  اشک  جاری  گردد خداوند همه  گناهان  او  رامی آمرزداگر چه به  اندازه  کف دریا باشد. (بحا ج105 ص15 )
 
8- ابوبصیرمی گوید امام صادق علیه السلام به  من فرمودند: ای ابا بصیر هروقت  به فرزندان امام  حسین علیه  السلام  نگاه  می کنم  چنان  بغض گلویم را  می گیرد که نمی توانم از گریه  خود داری  کنم به  جهت مصائبی که بر آنها  وبر پدرانشان وارد شده است  ای ابا بصیر همانا فاطمه زهرا علیها السلام برحسین علیه السلام گریه می کند وصیحه  می زند پس  آتش  جهنم چنان افروخته می شود که  اگرماموران  جهنم  چون صدای  گریه فاطمه را می شنوند آماده  نباشند ترس آن هست که شعله های آتش  یا  دود جهنم خارج شود و اهل زمین را بسوزاند . پس افسار جهنم  را مادامی که  فاطمه ساکن نگردد جهنم آرام نمی گیردونزدیک است دریاها  شکافته  گردد و  بعضی  در بعضی  داخل  شوند و  پیوسته  ملائکه دلسوزی می کنند و با گریه ی فاطمه علیها سلام می گریند  و  خداوند  را می خوانند و تضرع  وزاری می کنند و از ترس (  نابودی) اهل زمین  ساکنان عرش  خدا  و  اطراف آن  با تضرع  دست  به دامن  خدا می شوند و صدای  ملائکه  به تقدیس خداوند بلند می گردد  و اگر صدائی  از آنها  به اهل  زمین  برسد بیهوش می شوند و کوهها از ریشه بیرون آیند  وزمین با اهلش  مضطرب  شده  بجنبند...
 
سپس  فرمود  ای ابا بصیر آیا دوست  نداری  از کسانی  باشی که  فاطمه علیها سلام را  کمک می کنند و  چون چنین فرمودچنان گریان شدم که  قدرت  بر صحبت و کلام  نداشتم
 
این مختصری  از احادیثی  بود  که درباب  فضیلت  گریه برای  امام حسین  واردشده اما در اینجا به صورت  مجمل  و دسته  بندی شده  تعدادی  از فوائد گریه بر امام حسین را  که  در کتاب  سحاب رحمت آورده شده است بیان می کنیم .
 
1-    کفاره گناهان بزرگ است .
 
2-    سبب  بالا رفتن درجات  می شود.
 
3-    صله ی  رسول اکرم صلی الله علیه و آله  می باشد
 
4-    همراهی  با حضرت فاطمه ی زهرا علیها  السلام بنا  بر حدیثی که  قبلا  نقل  شد.
 
5-    همراهی با  حضرت  بقیه  الله علیه  السلام است  چنانچه  ایشان می فرمایند : هر  صبح  وشام  برایت  ناله  سر می دهم .
 
6-    نصرت  و  یاری  امام حسین  علیه  السلام است.
 
7-    تاسی  به انبیاء  و ملائکه  و بندگان  صالح خدا  می باشد چرا  که  همه ی آنها  برای  امام  حسین  گریه کرده اند.
 
8-    سبب نجات از هول  قیامت  و  عذاب آن است .
 
9-    گریه کنندگان بر امام حسین علیه  السلام موردشفاعت پیامبرو اهلبیت او علیهم السلام  قرار می گیرند.
 
10- احیاء  مکتب اهل بیت علیهم السلام در گریه بر امام  حسین علیه السلام  است      ( چنانچه قبلا  حدیث  آن  از امام صادق علیه السلام  نقل شد)
 
11- گریه امام  حسین علیه السلام حرارت جهنم را خاموش می کند.
 
12- پیامبر  صلی الله علیه و آل دست گریه کنندگان بر امام  حسین علیه السلام را  می گیردواز صراط عبور می دهد.
 
باذکر این مختصر از فوائد گریه  بر سیدالشهدا لازم می دانیم در اینجا حکایتی را در همین کتاب سحاب رحمت  از بحارالانوار جلد44 صفحه  293 نقل  شده است را  جهت آگاهی کسانی که بعضا مغرضانه و گاهی هم از روی جهالت و نادانی  گریه  بر امام  حسین  علیه السلام را کاری بی جهت  می دانند  و به  مسخره  کردن گریه  کنندگان  بر سید الشهدا علیه  السلام می پردازند ذکر  نماییم  و آن این  است که :
 
از سیدعلی  حسینی نقل شده  که  گفت درمشهد مقدس روز عاشورا یکی از  رفقا برای ماکتاب مقتل می خواند  به  این  حدیث  رسید  که امام باقرعلیه السلام فرمودند: هرکس در مصیبت امام حسین  علیه السلام اشک  چشمش روان شود اگرچه به  قدر بال مگسی باشدخداوند  گناهان  اورا  بیامرزد اگر چه  به  قدر کف دریا باشد.(ثواب الاعمال ص178) شخصی  در مجلس بود انکار این  حدیث کرد و گفت  این را عقل  نمی پذیرد  بحث درگرفت و بعداز آن  متفرق  شدیم .
 
آن شخص  همان شب در خواب دیدکه قیامت بر پا  شده  ومردم در زمینی هموار  بر انگیخت شده اند گرما شدت یافت و تشنگی غالب گشت  اوهر طرف به طلب آب  رفت نیافت.
 
تا این  که  حوض بسیار بزرگ و پر آبی را دید  که  آب  آن از برف سردتر است ودر کنار آن  دو مرد و  یک  زن سیاهپوش محزون  ایستاده اند  پرسید ایشان کیستند؟  جواب  دادند رسول اکرم صلی الله  علیه و آله ، امیر المومنین علیه  السلام وحضرت  فاطمه زهراسلام  الله علیهامی باشندپرسید چرا اینهاسیاه پوشیده اندو محزون هستند؟گفتند مگر امروزعاشورا نیست اینها برای همین محزونند.آن  مرد میگوید نزدیک حضرت  فاطمه سلام الله  علیها رفتم و در خواست  آب نمودم  آن حضرت نظر تندی به  من  کردند و فرمودند  تو منکر  فضل  گریه  بر نور چشم من حسین علیه السلام هستی که  اورا از روی ظلم  و  دشمنی  کشتند خدا  لعنت کند  کشنده و ستم  کننده بر او و کسی را که مانع اوشد  از آشامیدن  آب آن شخص می گوید  پس از خواب بیدار شدم  واز گفته  خود پشیمان گشتم  و  به  سوی خدا توبه  نمودم.
 
این حکایت و بسیار زیادی دیگراز این  قبیل حکایات که در کتب معتبرشیعه نقل شده است قطره کوچکی از اقیانوس بی منتها  فضیلت گریه و عزاداری در عزای سید وسالار شهیدان حضرت ابا عبدالله  الحسین  علیه السلام است که  اگر  کسی اهل  فهم و درک باشدبا خواندن یا شنیدن اینگونه  مطالب به خودمی آیدو نه  تنها  به  واسطه  رویاروئی با  دستگاه  با عظمت حسینی خودرا به  ورطه  هلاکت  نمی افکند  بلکه با اتصال  به دریای خروشان محبت امام حسین علیه السلام راه  فلاح  و رستگاری را درپیش می گیرد  و  انشاءالله با سلامت  به سرمنزل  مقصودمی رسد که همان همنشینی در جوار  سلطان عالم امکان خاتم الانبیاءو ائمه  اطهارعلیهم الصلوه و السلام است . 5-حضرت امام رضاعلیه  السلام  فرمودند:  هرکس مصیبت ما را یادکند و برای آنچه   با ما  کرده اند بگیرد در روز قیامت با ما  ودرجه ما باشد و هرکس مصیبت  ما را  یاد دیگران آوردو بگرید و برگریاند  چشمش گریان  نشود روزی که  همه  چشمها گریان  است وهرکس بنشیند در مجلسی که  امر ما در آن احیاء می شود، دلش نمی میرد روزی  که  همه  دلها  می میرد. (عیون اخبار الرضا علیه السلام ج2 ص264 )





لطمه زنی در زیارت ناحیه مقدسیه:

وَ لَطَمَتْ عَلَیْک َ الْحُورُ الْعینُ، وَ بَکَتِ السَّمآءُ وَ سُکّانُها، وَ الْجِنانُ وَ خُزّانُها ، وَ الْهِضابُ وَ أَقْطارُها، وَ الْبِحارُ وَ حیتانُها، ]وَ مَکَّةُ وَ بُنْیانُها، :خل [وَ الْجِنانُ وَ وِلْدانُها ، وَ الْبَیْتُ وَ الْمَقامُ، وَ الْمَشْعَرُ الْحَرامُ، وَ الْحِـلُّ وَ الاِْحْرامُ ، أَللّـهُمَّ فَبِحُرْمَةِ هذَا الْمَکانِ الْمُنیفِ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد، وَاحْشُرْنی فی زُمْرَتِهِمْ، وَ أَدْخِلْنِى الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِمْ، أَللّهُمَّ إِنّی أَتَوَسَّلُ إِلَیْک َ یا أَسْرَعَ الْحاسِبینَ ، وَ یاأَکْرَمَ الاَْکْرَمینَ ، وَ یاأَحْکَمَ الْحاکِمینَ، بِمُحَمَّدخاتَِمِ النَّبِیّینَ ، رَسُولِک َ إِلَى الْعالَمینَ أَجْمَعینَ ، وَ بِأَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الاَْنْزَعِ الْبَطینِ ، الْعالِمِ الْمَکینِ ، عَلِىّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ بِفاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعـالَمینَ ، وَ بِالْحَسَنِ الزَّکِىِّ عِصْمَةِ الْمُتَّقینَ ، وَ بِأَبی عَبْدِاللهِ الْحُسَیْنِ أَکْرَمِ الْمُسْتَشْهَدینَ ، وَ بِأَوْلادِهِ الْمَقْتُولینَ ، وَ بِعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومینَ ، وَ بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ ، وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ قِبْلَةِ الاَْوّابینَ ، وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد أَصْدَقِ الصّادِقینَ ، وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر مُظْهِرِ الْبَراهینِ ، وَ عَلِىِّ بْنِ مُوسى ناصِرِالدّینِ، وَ مُحَمَّدِبْنِ عَلِىّ قُدْوَةِ الْمُهْتَدینَ، وَ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد أَزْهَدِ الزّاهِدینَ ، وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىّ وارِثِ الْمُسْتَخْلَفینَ، وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعینَ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدوَالِ مُحَمَّدالصّادِقینَ الاَْبَرّینَ ، الِ طه وَ یس ، وَ أَنْ تَجْعَلَنی فِى الْقِیامَةِ مِنَ الاْمِنینَ الْمُطْمَئِنّینَ، الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، أَللّهُمَّ اکْتُبْنی فِى الْمُسْلِمینَ، وَ أَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ ، وَاجْعَلْ لی لِسانَ صِدْق فِى الاْخِرینَ ، وَانْصُرْنی عَلَى الْباغینَ،وَاکْفِنی کَیْدَ الْحاسِدینَ ، وَاصْرِفْ عَنّی مَکْرَ الْماکِرینَ ، وَاقْبِضْ عَنّی أَیْدِىَ الظّالِمینَ ، وَاجْمَعْ بَیْنی وَ بَیْنَ السّادَةِ الْمَیامینِ فی أَعْلا عِلِّیّینَ.

و حورالعین به جهت تو به سر و صورت زدند، (در عزاىِ تو) آسمان و ساکنانش، بهشت ها و نگـهبانانش، کوه ها و کوهپایه ها، دریا ها و ماهیانش، ]شهرمکّه و پایه هایش[، فردوس ها و جوانانش، خانه کعبه و مقام ابراهیم، و مشعرالحرام ، و حلّ و حَرَم جملـگى گریستند، بار خدایا! به حُرمتِ این مکـانِ رفـیع ، بر محمّد و آلِ او رحـمت فرست ، و مرا در زمره آنان محـشور فرما، و به شفـاعت و وساطتِ آنها مرا داخلِ بهشت گردان ، بار خدایا! من به تو توسّل مى جویم اى سریعـترینِ حسابگران ، و اِى بخشـنده ترینِ کَـریمان ، و اِى فرمانـرواى حـاکمان، به (حقِّ) محمّد آخرینِ پیامبران، و فرستاده تو بسوىِ تمامِ جهان ها، و به (حقِّ) برادرش و پسرعمویش آن بلند پیشانىِ میان پُر ، آن دانشمندِ عالى مرتبه ، یعنى علىّ فرمانـرواىِ مؤمنان ، و به (حقِّ) فاطمه سـروَرِ بانوانِ جهانیان ، و به (حقِّ) حسـنِ مجتـبى که پاک و مبرّا و پناهگـاه مُتّقین اسـت ، و به (حقِّ) أبی عبدالله الحسین گـرامیترینِ شهداء ، و به (حقِّ) فرزنـدانِ مقتولش ، و خانـواده مظـلومش، و به (حقّ) على بن الحسـین زیورِ عابدان ، و به محمّد بن علـى قبـله توبه کنندگان ، و جعفر بن محمّد راستگـوترینِ صادقان ، و موسى بن جعفر آشکار کننده دلائل و براهین ، و على بن موسى یاورِ دین ، و محمّد بن على اُسوه و الگوىِ هدایت شونـدگان ، و على بن محمّد زاهـدترینِ پارسایان ، و حسـن بن على وارثِ جانشینان ، و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفریدگان ، اینکه درود فرستى بر محـمّد و آلِ او، آن راستـگویانِ نیـکوکار ، هـمان آلِ طه و یس ، و اینکه مرا در قیامت از کسانى قرار دهى که (از عذابِ تو) ایمن و با آرامشِ خاطر و رستگار و مسرور و بشارت یافـته اند ، بارخدایا! (نامِ) مـرا در زُمـره مسلـمین نگاشته ، و مرا به صالـحین ملـحق فرما ، و نامِ مرا بر زبان اُمّتهاى آتیه نیکو قرار ده ، و مـرا بر علـیه ظالمین یارى ده ، و از مکرِ حسـودان حفـظ فرما ، و (نیـز) حیله حیـله گران را از من برگـردان ، و دست ستمـکاران را از مـن (دور) نگهدار، و بینِ من و آن سـرورانِ با میمنت در اعلاعلیّین جمع بفرما.



وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً ، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات ، وَ بِالْعَویلِ داعِیات ، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، وَ إِلى مَصْرَعِک َ مُبادِرات، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ ، قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ ، ذابِـحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ ، قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک َ، وَ خَفِیَتْ أَنْفاسُک َ ، وَ رُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُک َ ، وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ ، وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ ، تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ ، أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ ، فَالْوَیْلُ لِلْعُصاةِ الْفُسّاقِ ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِک َ الاِْسْلامَ ، وَ عَطَّلُوا الصَّلوةَ وَ الصِّیامَ ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الاَْحْکامَ، وَ هَدَمُوا قَواعِدَ الاْیمانِ، وَ حَرَّفُوا ایاتِ الْقُرْءانِ ، وَ هَمْلَجُوا فِى الْبَغْىِ وَالْعُدْوانِ ، لَقَدْ أَصْبَحَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِوَ الِهِ مَوْتُوراً ، وَ عادَ کِتابُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَهْجُوراً ، وَ غُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً ، وَ فُقِدَ بِفَقْدِکَ التَّکْبیرُ وَالتَّهْلیلُ ، وَالتَّحْریمُ وَالتَّحْلیلُ ، وَالتَّنْزیلُ وَالتَّأْویلُ ، وَ ظَهَرَ بَعْدَکَ التَّغْییرُ وَالتَّبْدیلُ ، وَ الاِْلْحادُ وَالتَّعْطیلُ ، وَ الاَْهْوآءُ وَ الاَْضالیلُ ، وَ الْفِتَنُ وَ الاَْباطیلُ، فَقامَ ناعیک َ عِنْدَ قَبْرِ جَدِّک َ الرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ، فَنَعاک َ إِلَیْهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ ، قآئِلا یا رَسُولَ اللهِ قُتِلَ سِبْطُک َ وَ فَتاک َ ، وَ اسْتُبیحَ أَهْلُک َ وَ حِماک َ ، وَ سُبِیَتْ بَعْدَک َ ذَراریک َ ، وَ وَقَعَ الْمَحْذُورُ بِعِتْرَتِک َ وَ ذَویک َ ، فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ ، وَ بَکى قَلْبُهُ الْمَهُولُ ، وَ عَزّاهُ بِک َ الْمَلآئِکَةُ وَ الاَْنْبِیآءُ، وَ فُجِعَتْ بِک َ اُمُّک َ الزَّهْرآءُ، وَ اخْتَلَفَتْ جُنُودُ الْمَلآئِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، تُعَزّی أَباک َ أَمیرَالْـمُـؤْمِنینَ ، وَ اُقیمَتْ لَک َ الْمَـاتِمُ فی أَعْلا عِلِّیّینَ.

و زینِ تو را بر او واژگونه یافتند ، از پسِ پرده ها (ىِ خیمه) خارج شدند ، درحالیکه گیسوان بر گونه ها پراکنده نمودند ، بر صورت ها لطمه میزدند و نقاب از چهره ها افکنده بودند ، و بصداى بلندشیون میزدند،وازاوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند،وبه سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند، درهمان حال شِمرِملعون برسینه مبارکت نشسته،وشمشیرخویش رابرگلـویت سیراب مینمود، بادستى مَحاسنِ شریفت را درمُشت میفِشرد،(وبادست دیگر)باتیغِ آخته اش سراز بدنت جدامى کرد، تمامِ اعضاوحواسّت ازحرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت درسینه پنهان شد ،وسرِمقدّست برنیزه بالارفت، اهلوعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، ودرغُل وزنجیرآهنین برفرازجهازِشتران دربندشدند، گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى سوزاند ، درصحراها وبیابانها کشیده میشدند، دستانشان به گَردَنهازنجیرشده،درمیان بازارها گردانده میشدند،اىواى براین سرکشان گناهکار!،چه اینکه باکُشتنِ تواسلام را کُشتند، ونمازوروزه(خدا)رابدون یاوررهانمودند،وسُنّتهاواحکام(دین) راازبین برده شکستند، و پایه هاىِ ایمان را منهدم نمودند، و آیاتِ قرآن را تحریف کرده، در (وادىِ)جنایت وعداوت پیش تاختند، براستى رسولِ خدا «که درودخدابراو وآل اوباد» (با شهادتِ تو) تنهاماند!(یامظلومواقع شد)، وکتاب خداوندِعزّوجلّ مَتروک گردید، وآنگاه که تومقهورومغلوب گشتى، حقّ وحقیقت موردِخیانت واقع شد، وبه فقدانِ توتکبیرِخداوکلمه توحید، حراموحلالِ دین، وتنزیل وتأویلِ قرآن جملگى ازبین رفت، و پس ازتو تغییروتبدیلِ (احکام)، کفرو اِلحاد وبى سرپرستىِ دین، هوىوهوس هاوگمراهیها، فتنه هاوباطلهاجملگى (برصفحه روزگار) ظاهرشد، پس پیکِ مرگ نزدِ قبرِجدّت رسول خدا «که رحمتِ بى پایانِ خداوندى براووآلِ اوباد» ایستاد، وبااشکِ ریزان خبرِمرگِ تورابهوى داد، واینگونه گفت که: اى رسولِ خدا! دخترزاده جوانمردت شهید شد، خاندان وحَریمَت مُباح گردید، پس ازتو فرزندانت به اسیرى رفتند، و وقایع ناگوارى به عترت وخانواده اتواردشد، پس(از شنیدنِ این خبر) رسول خدا مضطرب وپریشان گردید، و قلبِ هراسناکَش بگریست، وفرشتگان وانبیاء (بخاطـر مصیبتِ تو) او راتسلـیت وتعـزیت گفـتند، و مادرت زهـراء (ازانـدوهِ مصیبـتِ تو) دردنـاک شد ، و دستـه هاىِ ملائکه مقـرّبین در آمد و شد بودند، پـدرت امیرمؤمنـان راتعزیت میگفتند، مجالسِ ماتم وسوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد.

25 حدیث درباره عزاداری برای امام حسین علیه السلام
حدیث اول

آتش عشق حسینی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

ان لقتل الحسین علیه السلام حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: برای شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .556

حدیث دوم

عاشورا، روز غم

قال الرضا علیه السلام:

من کان یوم عاشورا یوم مصیبته و حزنه و بکائه جعل الله عز و جل یوم القیامة یوم فرحه و سروره.

امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد.بحار الانوار، ج 44، ص .284

حدیث سوم

محرم، ماه سوگواری

قال الرضا علیه السلام:

کان ابی اذا دخل شهر المحرم لا یری ضاحکا و کانت الکابة تغلب علیه حتی یمضی منه عشرة ایام، فاذا کان الیوم العاشر کان ذلک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه...

امام رضا علیه السلام فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود .امالی صدوق، ص 111

حدیث چهارم

دیده های خندان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

یا فاطمة! کل عین باکیه یوم القیامة الا عین بکت علی مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمتهای بهشتی مژده داده می شود.بحار الانوار، ج 44، ص .293

حدیث پنجم

سالگرد سوگ حسین

عن الصادق علیه السلام:

نیح علی الحسین بن علی سنة فی کل یوم و لیلة و ثلاث سنین من الیوم الذی اصیب فیه.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: یک سال تمام، هر شب و روز بر حسین بن علی علیه السلام نوحه خوانی شد و سه سال، در روز شهادتش سوگواری برپا گشت.بحار الانوار، ج 79، ص .102

حدیث ششم

بودجه عزاداری

قال الصادق علیه السلام:

قال لی ابی: یا جعفر! اوقف لی من منالی کذا و کذا النوادب تندبنی عشر سنین بمنی ایام منی.

امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم امام باقر علیه السلام به من فرمود: ای جعفر ! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در «منا» در ایام حج، بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند.بحار الانوار، ج 46، ص .220

حدیث هفتم

نوحه خوانی سنتی

عن ابی هارون المکفوف قال:

دخلت علی ابی عبد الله علیه السلام فقال لی: انشدنی، فأنشدته فقال: لا، کما تنشدون و کما ترثیه عند قبره...

ابو هارون مکفوف می گوید: خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم.امام به من فرمود: «برایم شعر بخوان» .پس برایش اشعاری خواندم.فرمود: اینطور نه، همان طور که (برای خودتان) شعر خوانی می کنید و همانگونه که نزد قبر حضرت سید الشهدا مرثیه می خوانی.بحار الانوار، ج 44، ص .287

حدیث هشتم

پاداش شعر گفتن برای حسین علیه السلام

قال الصادق علیه السلام:

ما من احد قال فی الحسین شعرا فبکی و ابکی به الا اوجب الله له الجنة و غفر له.

امام صادق علیه السلام به جعفر بن عفان فرمود: هیچ کس نیست که درباره حسین علیه السلام شعری بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب می کند و او را می آمرزد.رجال شیخ طوسی، ص .289

حدیث نهم

سرودن برای اهل بیت علیه السلام

قال الصادق علیه السلام:

من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنة.

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند.وسائل الشیعه، ج 10، ص .467

حدیث دهم

اصحاب مدح و مرثیه

قال الصادق علیه السلام:

الحمد لله الذی جعل فی الناس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا.

امام صادق علیه السلام فرمود: خدا را سپاس که در میان مردم، کسانی را قرار داد که به سوی ما می آیند و بر ما وارد می شوند و ما را مدح و مرثیه می گویند.وسائل الشیعه، ج 10، ص .469

حدیث یازدهم

شعر خوانی در ایام عزا

قال الرضا علیه السلام:

یا دعبل! احب ان تنشدنی شعرا فان هذه الایام حزن کانت علینا اهل البیت علیه السلام.

امام رضا علیه السلام به دعبل (شاعر اهل بیت) فرمود: ای دعبل! دوست دارم که برایم شعری بسرایی و بخوانی، چرا که این روزها (ایام عاشورا) روز اندوه و غمی است که بر ما خاندان رفته است.جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .567

حدیث دوازدهم

مرثیه، نصرت اهل بیت علیه السلام

عن الرضا علیه السلام:

یا دعبل! ارث الحسین علیه السلام فانت ناصرنا و مادحنا ما دمت حیا فلا تقصر عن نصرنا ما استطعت.

امام رضا علیه السلام فرمود: ای دعبل! برای حسین بن علی علیه السلام مرثیه بگو، تو تا زنده ای، یاور و ستایشگر مایی، پی تا می توانی، از یاری ما کوتاهی مکن.جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .567

حدیث سیزدهم

شیعیان همراه و همدل

قال علی علیه السلام:

ان الله...اختار لنا شیعة ینصروننا و یفرحون بفرحنا و یحزنون لحزننا.

علی علیه السلام فرمود: خداوند برای ما، شیعیان و پیروانی برگزیده است که ما را یاری می کنند، با خوشحالی ما خوشحال می شوند و در اندوه و غم ما، محزون می گردند.غرر الحکم، ج 1، ص .235

حدیث چهاردهم

کشته اشک

قال الحسین علیه السلام:

انا قتیل العبرة لا یذکرنی مؤمن الا بکی.

حسین بن علی علیه السلام فرمود: من کشته اشکم.هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه (بخاطر مصیبتهایم) گریه می کند.بحار الانوار، ج 44، ص .279

حدیث پانزدهم

یک قطره اشک

قال الحسین علیه السلام:

من دمعت عیناه فینا قطرة بوأه الله عز و جل الجنة.

حسین بن علی علیه السلام فرمود: چشمان هر کس که در مصیبتهای ما قطره ای اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جای می دهد.احقاق الحق، ج 5، ص .523

حدیث شانزدهم

بهشت، پاداش عزاداری

قال علی بن الحسین السجاد علیه السلام:

ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین و من معه حتی یسیل علی خدیه بوأه الله فی الجنة غرفا .

امام سجاد علیه السلام فرمود: هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین بن علی علیه السلام و همراهانش اشکبار شود و اشک بر صورتش جاری گردد، خداوند او را در غرفه های بهشتی جای می دهد.ینابیع الموده، ص .429

حدیث هفدهم

به یاد فرزندان فاطمه علیها السلام

قال السجاد علیه السلام:

انی لم اذکر مصرع بنی فاطمة الا خنقتنی لذلک عبرة.

امام سجاد علیه السلام فرمود: من هرگز شهادت فرزندان فاطمه علیها السلام را به یاد نیاوردم، مگر آنکه بخاطر آن، چشمانم اشکبار گشت.بحار الانوار، ج 46، ص .109

حدیث هیجدهم

سوگواری در خانه ها

قال الباقر علیه السلام:

ثم لیندب الحسین و یبکیه و یأمر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضا فی البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین علیه السلام.

امام باقر علیه السلام نسبت به کسانی که در روز عاشورا نمی توانند به زیارت آن حضرت بروند، اینگونه دستور عزاداری دادند و فرمودند: بر حسین علیه السلام ندبه و عزاداری و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه اش با اظهار گریه و ناله بر حسین علیه السلام، مراسم عزاداری بر پا کند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت گویی در سوگ حسین علیه السلام در خانه هایشان ملاقات کنند.کامل الزیارات، ص .175

حدیث نوزدهم

اشک علی علیه السلام در سوگ شهدای کربلا

قال الباقر علیه السلام:

مر علی بکربلا فی اثنین من اصحابه قال: فلما مر بها ترقرقت عیناه للبکاء ثم قال: هذا مناخ رکابهم و هذا ملقی رحالهم و هیهنا تهراق دماؤهم، طوبی لک من تربة علیک تهراق دماء الأحبة.

امام باقر علیه السلام فرمود: امیر المؤمنین علیه السلام با دو تن از یارانش از «کربلا» گذرکردند، حضرت، هنگام عبور از آنجا، چشمهایش اشک آلود شد، سپس فرمود: اینجا مرکبهایشان بر زمین می خوابد، اینجا محل بارافکندنشان است و اینجا خونهایشان ریخته می شود، خوشا به حال تو ای خاکی که خون دوستان بر روی تو ریخته می شود! بحار الانوار، ج 44، ص 258

حدیث بیستم

اشک، حجاب دوزخ

قال الباقر علیه السلام:

ما من رجل ذکرنا او ذکرنا عنده یخرج من عینیه ماء و لو مثل جناح البعوضة الا بنی الله له بیتا فی الجنة و جعل ذلک الدمع حجابا بینه و بین النار.

امام باقر علیه السلام پس از شنیدن سروده های «کمیت» درباره اهل بیت، گریست و سپس فرمود : هیچ کس نیست که ما را یاد کند، یا نزد او از ما یاد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشه ای اشک آید، مگر آنکه خداوند برایش در بهشت، خانه ای بنا کند و آن اشک را حجاب میان او و آتش دوزخ قرار دهد.الغدیر، ج 2، ص .202

حدیث بیست و یکم

بیست سال گریه

قال الصادق علیه السلام:

بکی علی بن الحسین علیه السلام عشرین سنة و ما وضع بین یدیه طعام الا بکی.

امام صادق علیه السلام فرمود: امام زین العابدین علیه السلام بیست ساله (به یاد عاشورا) گریست و هرگز طعامی پیش روی او نمی گذاشتند مگر اینکه گریه می کرد.بحار الانوار، ج 46، ص .108

حدیث بیست و دوم

ادب سوگواری

قال الصادق علیه السلام:

لما مات ابراهیم بن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حملت عین رسول الله بالدموع ثم قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب و انا بک یا ابراهیم لمحزونون.

امام صادق علیه السلام فرمود: چون ابراهیم پسر رسول خدا از دنیا رفت، چشم پیامبر پر از اشک شد.سپس پیامبر فرمود: چشم، اشکبار می شود و دل غمگین می گردد، ولی چیزی نمی گوییم که خدا را به خشم آورد، و ما در سوگ تو ای ابراهیم اندوهناکیم.بحار الانوار، ج 22، ص .157

حدیث بیست و سوم

چشمهای اشکبار

قال الصادق علیه السلام:

من ذکرنا عنده ففاضت عیناه حرم الله وجهه علی النار.

امام صادق علیه السلام فرمود: نزد هر کس که از ما (و مظلومیت ما) یاد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام می کند.بحار الانوار، ج 44، ص .285

حدیث بیست و چهارم

احیاء خط اهل بیت علیهم السلام

قال الصادق علیه السلام:

تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا و احیوا امرنا.

امام صادق علیه السلام فرمود: به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و امر ما را (کنایه از حکومت و رهبری) زنده کنید.بحار الانوار، ج 71، ص .352

حدیث بیست و پنجم

مجالس حسینی

قال الصادق علیه السلام للفضیل:

تجلسون و تحدثون؟ فقال: نعم، قال: ان تلک المجالس احبها فأحیوا امرنا، فرحم الله من احیی امرنا.

امام صادق علیه السلام از «فضیل» پرسید: آیا (دور هم) می نشینید و حدیث و سخن می گویید؟ گفت: آری فرمود: اینگونه مجالس را دوست دارم، پس امر (امامت) ما را زنده بدارید.خدای رحمت کند کسی را که امر و راه ما را احیا کند.وسائل الشیعه، ج 10، ص .392

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.