مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون
مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون

حرف دل منه شما چطور؟

میخواستم بزرگ بشم
درس بخونم مهندس بشم
خاکمو آباد کنم 
زن بگیرم
مادر و پدرمو ببرم کربلا
دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک ,تو راه مدرسه باهم حرف بزنیم
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم 
خوب نشد
باید میرفتم از مادرم, پدرم ,خاکم , ناموسم ,دخترم , دفاع کنم
رفتم که 
دروغ نباشه
احترام کم نشه
همدیگرو درک کنیم
ریا از بین بره
دیگه توهین نباشه
محتاج کسی نباشیم
الان اوضاع چطوره....؟

ای شهــید

چشمانت را بستی که شرمنده ات نشویم ما...
چشمانت را بستی روی همه گناهان ما...
روی همه ی خطاهای ما
روی جریان های انحرافی
ما هم همین کار را کردیم
چشممان را بستیم روی خون های شهدا...
تنها کارمان،شد کوچه به نامتان زدن...
میدان را به اسمتان گذاشتن..
این شد تمام سهم شما از جنگ...
سهمیه ای هم اگر ماند،شد داغ دل فرزندانتان....
خون شما را بعدا خون دل کردند به سید علی....
خوشا به حالت
بسیجی شدی
بسیجی ماندی
بسیجی زنده شدی...

پ.ن:و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا...
شهید امیر امینی

شهید امیر امینی

کی با حسین کار داشت؟

کی با حسین کار داشت؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقیها را در آورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها.چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد: ....

بقیه در ادامه مطلب...
شهدا،عاشق حرم،دیوانه شش گوش،مرجع مطالب فرهنگی مذهبی 
ادامه مطلب ...

پســـر حـــزب اللهــــی!

پســـر حـــزب اللهــــی
هـــمونیـــه که تعصبــــ دارهـ، اعصابــــ هم دارهــ.
هـــمونیـــه که ریش دارهـ، ریشه هم دارهـ.
هـــمونیـــه که میل دارهـ ،تحمل هم دارهـ.
هـــمونیـــه که دوســت دارهـ،امــــا دوســـت دخـــتر ندارهـ.
هـــمونیـــه که همیشـــه فریادش تو گلوش میمونه اما با هر فریادی هم صدا نمیشهـ.
بعله!!! درکت میکنم "بــــــــــرادر"...
یادت نره در جمهوری اسلامی همه آزادند الا بچه حزب اللهی ها((شهید آوینـــی))


موج وبلاگی دوست شهیدت کبه؟

 

      

    خیلــــــــی ها را صــــــــدا میزنند   

امـّـــا

   تنها عده ای میشنوند ! 

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

گام به گام عملی و مستند دوستی و انس با روح یک شهید

در ادامه مطلب... 

ادامه مطلب ...

شهید غلامحسین ضرغام

شهید غلامحسین ضرغام؛ پس از اتمام دوره متوسطه بـﮧ تحصیل علوم

حوزوے پرداخت



با شروع جنگ تحمیلے در جبهـﮧهاے جنوب حضورے فعال داشت

در آخرین حضورش درجبهـﮧهاے غرب بـﮧ عنوان مبلغ و رزمنده عازم

کردستان شد



سرانجام در 5 /5 /1367 در عملیات مرصاد توسط منافقین بـﮧ شهادت

رسید



فرازے از وصیتنامه‌ شهید:


خواهرم از شما مےخواهم همیشـﮧ زینب وار باشید و حجاب خود را حفظ

کنید.چون کـﮧ حجاب شما کوبنده تر از خون من است و این عمل شما

مشت محکمے است بر دهان شرق و غرب و تمام جنایتکاران.


روزگاری جنگی در گرفت

روزگاری جنگی در گرفت

نمی دانم تو آن روز کجا بودی؟

سر کلاس؟

سر کار؟

سر زمین کشاورزی؟

جبهه؟

یه ویلای امن دور از شهر؟

نمی دانم

اما می دانم خودم کجا بودم ، در گهواره!

روزگاری جنگی در گرفت .

من و تو شاید آن روز به قدری کوچک بودیم که حتی نمی دانستیم جنگ یعنی چه!

و اگر هم کشته می شدیم حتی نمی دانستیم به چه جرمی!

روزگاری جنگی در گرفت و عده ای بهای آزادی من و تو را پرداختند

و امروز تو ای دوست من:

مواظب قدمهایت باش!

پا گذاشتن روی این خون ها آسان نیست...

http://kowsarblog.ir/media/blogs/moezeh/sigTTaA_535.jpg

شهید مهدی کاظم تبارو بی سر شدن او...

استاد روپوش سفید و تمیزی پوشیده بود تا گرد گچ روی لباسش ننشیند...
صدایش به ما که ته کلاس نشسته بودیم سخت می رسید.
می گفت : تمام عضلات بدن از مغز دستور می گیرند ؛ اگر ارتباط مغز با اعضای بدن قطع بشود ، اعضاء هیچ حرکتی نخواهند داشت . اگر هم داشته باشند کاملا غیر ارادی و نامنظم خواهد بود.
حرف استاد که به اینجا رسید ، یکی از دانشجوها که مسن تر از بقیه بود و همیشه ساکت ، بلند شد و گفت : ببخشید استاد ! وقتی ترکش توپ سر رفیق منو از زیر چشمهاش برد تا یک دقیقه الله اکبر می گفت...
شهدا،مطالب جدید
شهید مهدی کاظم تبار-برای شادی روحش صلوت

شهدا عشقند...

صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا. هر چه صدایش زدیم جواب نداد. رفتیم جلو، سرش پر از ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود. 
جیب هایش را خالی کردیم. ....
داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم. ....
نوشته بود:

گناهان هفته
شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل.
یک شنبه: زود تمام کردن نماز شب.
دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر.
سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن.
چهار شنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن.
پنج شنبه: پیش دستی کردن فرمانده در سلام.
جمعه: تمام نکردن صلوات های مخصوص جمعه.

امام کاظم علیه السلام فرموده است: «از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را خواهد، و اگر گناه و کار بدی کرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و توبه نماید.» (الکافی،ج2،ص453)