مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون
مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون

چرا خــداوند را عبـــادت کنیــم؟

چرا خداوند را عبادت کنیم؟

در این روزگار که قحطی معنویت به اوج خود رسیده آنچه برای انسانها از هر چیزی ضروری تر است، برگشت بسوی خداست. و این برگشت در مناجات با خداوند عالم ظهور و بروز پیدا می کند. برای هر کسی که قصد ارتباط با خدا را داردسۆالهایی مطرح است. از جمله: چگونه با خدا چرا خداوند را عبادت کنیم؟،مطالب فرهنگی مختلفمناجات کنیم؟  چرا و با چه انگیزه ای عبادت کنیم؟ به چه مقدار عبادت نماییم؟ راههای توفیق بر مناجات چیست؟


مناجات نوعی ارتباط است. برای داشتن ارتباطی صحیح چه باید کرد؟ اهمیت و حساسیت موضوع ارتباط با خالق ایجاب می کند انسان از آگاهان و سالکان این راه استمداد جوید. با نظری به عبادت‌کنندگان در طول تاریخ کسانی عابدتر از انبیاء و اولیای الهی به چشم نمی خوردند. در میان این بزرگان، اهل بیت علیهم السّلام در جایگاه ویژه ای هستند. یکی از اهل بیت علیهم السّلام که همگان را خیره عبادت خود کرد، امام چهارم شیعیان زین العابدین سیدالساجدین علی بن الحسین علیهماالسلام حضرت سجاد صلوات الله علیه است.


شرح کامل در ادامه مطلب...  

حد عبادت تا کجاست

 اگر انسان به این باور برسد که نیاز او به خدا همیشگی است. آن وقت تا توان دارد به عبادت او مشغول خواهد شد. همانگونه که امام سجاد علیه السّلام برای عبادت حدی قائل نبودند.

فاطمه یکى از دختران حضرت على علیه السّلام وقتى که دید برادرزاده‏اش چگونه خود را در عبادت خدا به سختى انداخته است به جابر  گفت: برو و به این على بن حسین- که یادگار پدرش است و از کثرت عبادت و سجده، بینى‏اش شکافته و پیشانى و زانوانش پینه بسته- بگو از خودش مواظبت نماید و خود را این قدر در عبادت خدا به رنج و زحمت نیندازد.[1]

 

انگیزه عبادت

عبادت هر چند به انگیزه ترس از عقاب اخروی و یا طمع بهشت در فقه جایز شمرده شده است اما اینها انگیزه های متوسط است. حد اعلی انگیزه را باید از اهل بیت علیهم السّلام آموخت.

امام‏ سجاد علیه السّلام فرمود: من کراهت دارم که خداوند را عبادت‏ کنم و مقصود رسیدن به ثواب او باشد، اگر چنین باشم مانند بنده‏اى طمع کار خواهم بود که براى مزد کار مى‏کند، و اگر به او مزدى ندهند کار نمى‏کند و علاقه‏اش را نشان نمى‏دهد.

از طرف دیگر کراهت دارم که خداوند را براى ترس از عقاب و یا عذابش عبادت کنم، و اگر چنین کنم مانند بنده‏اى بدکار خواهم بود که اگر نترسد کارى نمى‏کند،

گفته شد: پس چرا خداوند را عبادت مى‏کنید؟

فرمود: براى اینکه او را شایسته عبادت مى‏دانم و بمن نعمت داده است.[2]

تمایل و رغبت انسان به راز و نیاز با خدا توفیقی است که شامل حال هر کس نشود. یکی از راههای بدست آوردن توفیق بر مناجات درخواست از خود خداست. همانطور که در دعا آمده: اللهم ارزقنی توفیق الطاعة. و از سوی دیگر باید از او خواست تا زمینه مناجات برایش فراهم شود

پا جای پای پیامبر

هنگامى که جابر بن عبد اللَّه (بر امام) وارد شدند، امام‏ سجاد علیه السّلام در محراب عبادت‏ بودند، جابر مشاهده کرد امام علیه السّلام از عبادت زیاد لاغر شده است، حضرت سجاد علیه السّلام از جاى خود برخاست و از حال او جویا شد و او را در کنار خود نشانید.

جابر متوجه او شد و گفت: یا ابن رسول اللَّه این عبادت زیاد براى چیست و چرا خود را این چنین به مشقت افکنده‏اید، مگر نمى‏دانى که خداوند بهشت را براى شما خلق کرده و براى کسانى که شما را دوست مى‏دارند و دوزخ را هم براى دشمنان شما آفریده است.

امام سجاد علیه السّلام فرمودند: اى مصاحب رسول خدا! مگر نمى‏دانى که جدم رسول خدا همه اعمال گذشته و آینده‏اش مورد رضایت خداوند بود ولى باز هم در عبادت کوشش مى‏کرد، پدرم فداى او باد که به اندازه‏اى عبادت کرد تا ساقهایش ورم کرد. به رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله عرض شد: تو این گونه خدا را عبادت مى‏کنى در حالى که گناهان گذشته و آینده‏ات آمرزیده است، رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: درست است ولى من نباید بنده شاکرى باشم.

هنگامى که جابر مشاهده کرد سخنانش در او اثر نمى‏کند و او هم چنین به‏ جد و جهد سخن مى‏گوید، گفت: یا ابن رسول اللَّه باید کارى کنى که جانت محفوظ باشد، شما از خاندانى به شمار مى‏روید که مردم به وسیله شما بلاها را دور مى‏کنند، و سختیها را برطرف مى‏سازند و باران رحمت را نازل مى‏کنند.

حضرت محمد

امام علیه السّلام فرمود: اى جابر من همواره بر طریق پدران خود هستم، و این کار را ادامه خواهم داد تا به آنها ملحق کردم،

در اینجا جابر بن عبد اللَّه متوجه حاضران شد و گفت: در میان فرزندان انبیاء مانند على بن الحسین صلوات اللَّه علیهما دیده نشده است.[3]

 



زیاد امّا کم

عظمت و بزرگی خداوند و نعمت های بی شمارش باعث شده که بندگان خالص و همیشگی با وجود عمری عبادت چنین احساسی داشته باشند که عبادتی نکرده اند. و اگر عبادتی داشته شایسته عبادت خداوند را نداشته است همانطور که در روایت داریم: «ما عبدناک حق عبادتک»؛ کسی قادر نیست نه خدا را آنچان که هست بشناسد و در نتیجه قادر نخاهد بود حق بندگی را بجا آورد.

اگر انسان به این باور برسد که نیاز او به خدا همیشگی است. آن وقت تا توان دارد به عبادت او مشغول خواهد شد. همانگونه که امام سجاد علیه السّلام برای عبادت حدی قائل نبودند

حسن بن محبوب، از یونس بن ابى فاخته‏ روایت کرده که گفت: امام‏ سجّاد علیه السّلام را دیدم که وقتى به گورستان رسید، گریه سختى نمود و فرمود! آه چرا عمر خود را در غیر طاعت خدا تباه کردم و چنانچه سزاوار بود، او را عبادت‏ نکردم، تا هم از عذاب او نجات یابم و هم به درجات عالیه برسم.[4]

در این روایت از نتایج و ثمرات عبادت نیز سخن به میان آمده است. دو ثمره بسیار مهم که یکی نجات از عذاب اخروی و دیگر رسیدن به درجات بلند بهشت است.

 

راهی بر توفیق مناجات

تمایل و رغبت انسان به راز و نیاز با خدا توفیقی است که شامل حال هر کس نشود. یکی از راههای بدست آوردن توفیق بر مناجات درخواست از خود خداست. همانطور که در دعا آمده: اللهم ارزقنی توفیق الطاعة. و از سوی دیگر باید از  او خواست تا زمینه مناجات برایش فراهم شود.

یکی از شرایط مناجات تندرستی است. این است که امام سجاد علیه السّلام در دعای مکارم الاخلاق به خداوند عرضه می دارند:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی صِحَّةً فِی عِبَادَةٍ. [5]

خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست! و مرا تندرستى براى عبادت‏، و... ارزانى دار![6]

اما چگونه مناجات کردن مجالی دیگر می طلبد که به تفصیل به این مهم پرداخته شود.

 

پی نوشت:

1) قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله - محرمى، غلام حسن، جلوه‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام (ترجمه الخرائج و الجرائج)، دفتر انتشارات اسلامى- ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1378 ش، ص 210.

2)مجلسى، محمد باقر- عطاردى قوچانى، عزیز الله، ایمان و کفر ( ترجمه کتاب الإیمان و الکفر بحار الأنوار جلد 64)، انتشارات عطارد - تهران، چاپ: اول، 1378 ش، ج2، ص 10

3) همان، ج‏2، ص184 و185.

4) دیلمى، حسن بن محمد - سلگى نهاوندى، على، إرشاد القلوب / ترجمه سلگى، ناصر - قم، چاپ: اول، 1376ش، ج‏1 ؛ ص151.

5) على بن الحسین علیه السلام، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، دفتر نشر الهادى - قم، چاپ: اول، 1376ش. ص100.

6) حکیمى، محمدرضا و حکیمى، محمد و حکیمى، على - آرام، احمد، الحیاة / ترجمه احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامى - تهران، چاپ: اول، 1380ش،ج‏1 ،ص519.

سید روح الله علوی              

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.