مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون
مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرجـع مطالـب فرهنـگی مذهبـی

مرکز مطالب فرهنگی مذهبی اجتمایی ،بانک مطالب مذهبی و فرهنگی و مطالب فرهنگی در موضوعات گوناگون

داستان تاثیر گذار حجاب2

●●●●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●●
آرایشگر گفت: عروس خانوم! دیگه کارت تموم شده. آقا داماد هم که بالا، دم در منتظره. ایشالا خوشبخت شی.بلند شد.

می‌دانست مرد زندگی‌اش از معطلی خیلی خوشش نمی‌آید. به خواهرش گفت: چادرم کو؟

و خواهرش چادر سفیدی را سرش انداخت.

دست گرفت به چادر و دور صورتش، به آرامی لبه‌های چادر را مرتب کرد.

آرایشگر گفت: خیلی خب دیگه! موهاتو خراب کردی که دختر! یه ذره شل‌تر بگیر . وقتی می‌گم شنل کرایه کن، برای همینه دیگه…

رو کرد به آرایشگر و گفت: من نگرانِ مهمتر از موهامم. موهام خراب بشه بهتر ازینه که یه عمر زندگی و آخرتم خراب بشه...
●●●●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●●●●●●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●

عشق و عاشقی،حجاب،عفاف

داستان تاثیر گذار حجاب

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... گه می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...


زخمی شدن روحانی جوان به خاطر ناموس شیعه ...

کنارخیابان شریعتی چند موتور سوار دارند دختری را به زور سوار می کنند که روحانی جوانی برای کمک به دخترک، به سمت آنان می رود
شیشه نوشابه ای را خرد می کنند و چشم راست فرزاد را می درند...پزشک می گوید چشم او تخلیه می شود
روحانی جوان قبل از بیهوشی می گوید" الحمدلله به قیمت یک چشم موفق شدیم ناموس مردم را نجات دهیم "
چشم تو ، فدای همه چشم چرانهای شهر ...
فدای همه جوانهایی که کنار کهف الشهدا با دوست دخترشان برف بازی می کنند !
فدای چشم هیز کارمندانی که دنبال صید ارباب رجوع بی سرپرست و جوانند...

 

حجاب و پوشش اسلامی

حضرت على علیه السلام گوید: ما نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بودیم حضرت فرمود: بگوئید بهترین چیز براى زنها چیست ؟ ما نتوانستیم جواب بدهیم و متفرق شدیم ، من نزد فاطمه علیهاالسلام آمدم . سخن پیامبر را براى ایشان نقل کردم و گفتم که هیچکدام از ما جوابى نداشت که بدهد.

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: ولى من جواب را مى دانم ! بهترین چیز براى زنها این است که مردها را نبینند و مردها هم آنها را نبینند، حضرت على علیه السلام گوید: نزد پیامبر برگشتم و گفتم : یا رسول الله شما از ما پرسیدید چه چیز براى زنها بهتر است ؟ بهترین چیز براى زنها این است که مردها را نبینند و مردها هم آنها را نبینند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسید: شما وقتى نزد من بودى ، نمى دانستى ، چه کسى به تو خبر داد؟ عرض کردم : فاطمه ، پیامبر اکرم با تعجب فرمود: فاطمه پاره تن من است .

(احقاق الحقّ: ج 25، ص 350، اعیان الشّیعة: ج 1، ص 322)



مطالب ناب مذهبی,حجاب,دختران محجبه

سخنی پیرامون منزلت و نقش زن

حضرت زهرا (س)

بانوی بانوان عالم حضرت فاطمه زهرا(س) است که افتخار شیعه و زن شیعه این است که براساس باورهای دینی اش او را اسوه و سرمشق خود می داند، محبت و احترام پیغمبر اکرم(ص) نسبت به حضرت زهرا(س) فوق العاده است و با توجه به این که رفتار و گفتار آن حضرت جز بر اساس وحی و دستور خداوند متعال . . .


بقیه در ادامه مطلب . . .


http://s5.picofile.com/file/8113031376/basij8.jpg

  ادامه مطلب ...

داستان دختر محجبه

دختر محجبه به کلاس زبان می رود. در جای خود که می نشیند همکلاسی اش که آن چنان حجاب مناسبی هم ندارد از او می پرسد:

چرا چادر سر می کنی؟ چرا اینقدر محجبه ای؟ در سازمان خاصی کار می کنی؟

پاسخ می دهد:. . . . 

بقیه در ادامه مطلب...

http://www.blogfa.com/photo/m/muslimgirls.jpg

ادامه مطلب ...