معمولاً تولی و تبری در کنار هم و در یک سطح مطرح میشوند؛ ولی از برخی آیات برمیآید که تبری بر تولی مقدم است، چنان که در آیه ۲۹ فتح ابتدا شدت عمل با کافران بیان شده، سپس رأفت و دوستی بین مؤمنان مطرح میشود: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ والَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم...». در کلمه توحید (لا اله إلاّ اللّه) هم نخست آلهه نفی، آن گاه توحید اثبات میشود. [۷۲] در احتجاج حضرت ابراهیم (علیهالسلام) با قوم خود نیز اول اعلام برائت از مشرکان و سپس تولی آمده است [۷۳] :«... اِنّی بَرِی ءٌ مِمّا تُشرِکون اِنّی وجَّهتُ وجهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّموتِ والاَرض...». [۷۴] [۷۵] حضرت یوسف (علیهالسلام) هم با هم زندانیان خویش ابتدا تبری و سپس تولی را مطرح کرد: «اِنّی تَرَکتُ مِلَّةَ قَومٍ لا یُؤمِنونَ بِاللّهِ وهُم بِالأخِرَةِ هُم کفِرون واتَّبَعتُ مِلَّةَ ءاباءی اِبرهیمَ واِسحقَ و یَعقوب...». [۷۶] برخی ذیل آیه «و مَن یَتَّقِ اللّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجا» [۷۷] با بیان مراتبی برای تقوا ، اولین مرتبه آن را تبری از کفر و شرک دانستهاند که با شهادتین حاصل میشود. [۷۸]