حدیث کساء چیست؟ (متن+صوت)

حدیث کساء چیست؟

شرح و قضیه حدیث کساء

دانلود نوای صوتی حدیث کساء(با صدای حاج مهدی سلحشور و سماواتی)

در ادامه مطلب...

برای خواندن متن(دعا) حدیث کساء(کلیک فرمایید)

قضیه حدیث کساء چیست؟
29 - 29- از فاطمه زهرا (علیها السلام ) دخت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمود: یک روز پدرم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) به منزل من آمده فرمود: سلام بر تو باد اى فاطمه ! عرض کردم : بر تو باد سلام اى پدر بزرگوار! فرمود: در بدن خود ضعفى احساس مى کنم . عرض کردم : پدر جان ! از آزار ضعف تو به خدا پناه مى برم ، فرمود: فاطمه ! آن پوشش و کساء یمانى را بیاور و مرا با آن بپوشان . کساء یمانى را آوردم و او را با آن پوشانیدم ، به او نگاه مى کردم دیدم چهره اش همچون ماه شب چهارده مى درخشد. اندکى نگذشته بود که ناگاه فرزندم حسن (علیه السلام) در آمد و گفت : سلام بر تو باد، مادر! پاسخ دادم : و بر تو باد سلام ، نور دیده ام و میوه دلم ! گفت : مادر جان ! من بوى خوشى نزد شما استشمام مى کنم ، گویا بوى جدم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) باشد؟ گفتم : آرى جد شما زیر آن کساء است . حسن (علیه السلام) نزد کسا آمد و عرض کرد: سلام بر تو باد اى جد بزرگوار! اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)! آیا اجازه مى فرمایى نزد شما زیر کساء آیم ؟ فرمود: و بر تو باد سلام ، فرزندم ! اى صاحب حوض ‍ من ! بفرما. پس حسن (علیه السلام) نزد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) زیر کسا رفت . زمانى نگذشته بود که فرزندم حسین (علیه السلام) در آمد و گفت : ((سلام بر تو باد مادر جان !))،(78) پاسخ دادم : و بر تو باد سلام فرزندم ، اى نور دیده ام و اى میوه دلم ! گفت : ((مادر! من بوى خوشى نزد شما استشمام مى کنم ، گویا رایحه جدم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) باشد))؟(79) گفتم : آرى جد بزرگوار و برادر تو زیر آن کسانید. حسین (علیه السلام) نزد کسا آمد و عرض کرئد: ((سلام ! تو اى جد بزرگوار، سلام بر تو اى آنکه خدا تو را برگزیده است ! آیا اجازه مى فرمایى با شما زیر کسا باشم ))؟(80) فرمود: آرى ، و بر تو باد سلام ، فرزندم ! اى شفیع امت من ! بیا پس حسین (علیه السلام) نزد آنان زیر کسا رفت . در این هنگام ابوالحسن على بن ابیطالب (علیه السلام) در آمد و فرمود: سلام بر تو باد اى دخت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)! پاسخ دادم : و بر تو باد سلام ، اباالحسن ! اى امیر مؤ منان ! فرمود: فاطمه ! بوى خوشى نزد شما استشمام مى کنم ، گویا رایحه برادر و پسر عمویم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) باشد؟ عرض کردم : آرى اکنون او با دو فرزندت زیر کسایند. على (علیه السلام) طرف کساء آمده عرض کرد: سلام بر تو باد اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)! آیا اجازه مى فرمایى با شما زیر کسا باشم ؟ فرمود: و بر تو باد سلام ، برادر من ! اى وصى و جانشین و اى صاحب لواى من ! بفرما. على (علیه السلام) نزد آنان زیر کسا رفت . سپس من نزد کسا آمده ، عرض کردم : سلام بر تو باد، پدر جان ! اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)! آیا اجازه مى فرمایى من نیز با شما زیر کسا باشم ؟ فرمود: و بر تو باد سلام ، دخترم ! اى پاره تنم ، بفرما، پس من هم زیر کسا رفتم . چون همگى زیر کسا گرد آمدیم ، پدرم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) دو طرف آنرا گرفت و با دست راست خود به آسمان اشاره کرد و فرمود: خداوندا! اینان اهل بیت من و ویژگان من ، و خویشان منند، گوشت ایشان گوشت من و خونشان خون من است ، آنچه اینان را بیازارد مرا آزرده مى سازد و آنچه اینان را اندوهگین کند مرا اندوهگین مى سازد، من در ستیزم با هر که با اینان ستیزد و در صلحم با هر که با اینان در صلح است ، دشمنم با هر که با اینان دشمن است و دوستدار دوستانشانم ، اینان از منند و من از اینانم ، پس صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضوان خود را بر من و اینان بفرست و از اینان پلیدى شرک را دور کن و اینان را از هر آلودگى پاک فرما. خداوند بزرگ و با شکوه فرمود: اى فرشتگان من ، اى ساکنان آسمانهایم ! من نیافریدم آسمانى ساخته و افراشته را و نه زمین گسترده را، و نه ماه تابان و خورشید درخشان را و نه فلکى چرخان را و دریایى روان را و نه کشتى رونده در شب را مگر در محبت این پنج نفر که زیر این کسا آسوده اند. جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا! زیر این کسا کیانند؟ فرمود: آنان اهل بیت نبوت و کان رسالتند، ایشان فاطمه و پدر او و همسر او و پسران اویند. جبرئیل عرض کرد: پروردگارا! آیا اجازه مى فرمایى فرود آیم تا ششمین نفر آنان باشم ؟ خداى سبحان فرمود: آرى ، اذنت دادم ، پس جبرئیل امین فرود آمده عرض کرد: سلام بر شما باد اى رسول خدا! خداى والا مرتبه سلامت مى رساند، تو را ویژه تحیت و اکرام خود نموده مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند من نیافریدم آسمانى ساخته و افراشته را و نه زمینى گسترده را، و نه ماهى تابان و خورشیدى درخشان را، و نه فلکى چرخان و دریایى روان را، و نه کشتى رونده در شب را مگر بخاطر شما و محبت شما و او به من اجازه فرمود: تا نزد شما زیر کسا آیم ، آیا اجازه مى فرمایى اى رسول خدا؟ رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: و بر تو باد سلام اى امین وحى خدا، آرى بفرما. جبرئیل نزد ما زیر کسا آمد. به پدرم عرض کرد: خداوند به شما وحى فرستاده مى فرماید: ((هر آینه اراده پیوسته خدا نیست که از شما خاندان نبوت ، پلیدى را دور سازد و شما را پاک گرداند پاک گردانیدنى )). على (علیه السلام) به پدرم عرض کرد: اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)! براى این نشستن ما زیر کسا نزد خدا چه فضیلتى است ؟ پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: سوگند به آن خدایى که مرا بحق پیامبرى برانگیخت و مرا به رسالت خود براى نجات بخشى آدمیان برگزید، این خبر زیر کسا بودن ما در هیچ محفلى از محافل زمینیان که در آن گروهى از شیعیان و محبان ما باشند بازگو نمى شود، مگر آنکه رحمت الهى بر آنان نازل مى شود و فرشتگان اطراف آنان را فرا گرفته براى آنان تا آن لحظه که پراکنده شوند طلب آمرزش مى کنند. على (علیه السلام) عرض کرد: در این صورت بخدا سوگند ما رستگار شدیم و به پروردگار کعبه سوگند شیعیان ما نیز رستگار شدند. باز پدرم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اى على (علیه السلام) سوگند به آن خدایى که مرا بحق به پیامبرى برانگیخت و مرا به رسالت خود جهت نجات بخشى آدمیان برگزید، این خبر زیر کسا بودن ما در هیچ مجلسى از مجالس اهل زمین که در آن گروهى از شیعیان و محبان ما باشند بازگو نمى شود مگر آنکه خدا اندوه اندوهناکان آنان را گشایش ‍ مى دهد و غم غمگین آنان را بر طرف مى سازد و نیاز حاجتمندان آنان را برآورده مى سازد. على (علیه السلام) فرمود: در اینصورت بخدا سوگند رستگار و سعادتمند شدیم و به پروردگار کعبه سوگند، شیعیان ما نیز در دنیا و آخرت ، رستگار و سعادتمند شدند. ماخذ: موسوعه الامام حسین علیه السلام برای خواندن متن(دعا) حدیث کساء(کلیک فرمایید) دانلود حدیث شریف کساء با صدای جاج مهدی سلحشور(کلیک کنید) دانلود حدیث شریف کساء با صدای جاج مهدی سمـــاواتــی(کلیک کنید